*دردسر عشق🍷*
*دردسر عشق🍷*
ادامه پارت۲
ا/ت: خب به من چه؟(ا/ت یکم احساسات به خرج بده عزیزم🤦♀️)
@: تو باید جلو این اتفاق رو بگیری
ا/ت:...
پادشاه: پیشگو گفت که تو میتونی جلوشو بگیری
ا/ت داشت از خنده جر میخورد و تمام تلاششو میکرد که جلو خودشو بگیره ولی متاسفانه🤦♀️
همه با تعجب نگاه می کردن
ا/ت: ههههه...بب.هههه..خشید
بعد چند دقیقه بس کرد و گفت: خب میگفتی...ههههه
پادشاه: کمکمون میکنی یا نه؟؟
ا/ت: خب چی به من میرسه؟
پادشاه: بعدش آزاد میشی...خوبه؟
ا/ت: همم... باشه ولی کسی نباید تو کارام دخالت کنه
پادشاه: باشه تو و هفت پرنس باید باهم دیگه همکاری کنین
ا/ت با تعجب: پرنس؟
پادشاه: آره* وبعد به پرنس ها اشاره کرد و پرنس ها یکی یکی خوشون رو معرفی کردن
ا/ت: ولی شما نگفته بودین که قراره با هفت تا اردک اینکارو بکنم(😂)
یونگی: چطور جرعت میکنی به ما بگی اردک؟؟
ا/ت: خفه شو اردک
پادشاه: بس کنید... ا/ت برو و استراحت کن فردا صبح تو باید با ما بیای بریم پیش پیشگو
ا/ت: فردا؟ فردا نه من میخام فردا بخوابم... تازشم چرا اینقد عجله دارین؟ ما ۳۰ روز وقت داریم
نامجون: تو چطور میدونی که ۳۰ روز وقت داریم؟؟ ما که چیزی بهت نگفتیم
ا/ت: من از همه چی خبر دارم😎
همه: ...
*فردا*
خدمتکار رفت تو اقامتگاه ا/ت که یهو دید که...
ادامه پارت۲
ا/ت: خب به من چه؟(ا/ت یکم احساسات به خرج بده عزیزم🤦♀️)
@: تو باید جلو این اتفاق رو بگیری
ا/ت:...
پادشاه: پیشگو گفت که تو میتونی جلوشو بگیری
ا/ت داشت از خنده جر میخورد و تمام تلاششو میکرد که جلو خودشو بگیره ولی متاسفانه🤦♀️
همه با تعجب نگاه می کردن
ا/ت: ههههه...بب.هههه..خشید
بعد چند دقیقه بس کرد و گفت: خب میگفتی...ههههه
پادشاه: کمکمون میکنی یا نه؟؟
ا/ت: خب چی به من میرسه؟
پادشاه: بعدش آزاد میشی...خوبه؟
ا/ت: همم... باشه ولی کسی نباید تو کارام دخالت کنه
پادشاه: باشه تو و هفت پرنس باید باهم دیگه همکاری کنین
ا/ت با تعجب: پرنس؟
پادشاه: آره* وبعد به پرنس ها اشاره کرد و پرنس ها یکی یکی خوشون رو معرفی کردن
ا/ت: ولی شما نگفته بودین که قراره با هفت تا اردک اینکارو بکنم(😂)
یونگی: چطور جرعت میکنی به ما بگی اردک؟؟
ا/ت: خفه شو اردک
پادشاه: بس کنید... ا/ت برو و استراحت کن فردا صبح تو باید با ما بیای بریم پیش پیشگو
ا/ت: فردا؟ فردا نه من میخام فردا بخوابم... تازشم چرا اینقد عجله دارین؟ ما ۳۰ روز وقت داریم
نامجون: تو چطور میدونی که ۳۰ روز وقت داریم؟؟ ما که چیزی بهت نگفتیم
ا/ت: من از همه چی خبر دارم😎
همه: ...
*فردا*
خدمتکار رفت تو اقامتگاه ا/ت که یهو دید که...
۶.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.