ܢܚࡅ߭ߊ ܝ ࡅ࡙ࡐ ❥ ّ
ܢܚࡅ߭ߊܝࡅ࡙ࡐ❥ّ
تصور کن که:
باهاشون دعوات شده بود و خیلی ناخواسته بهت میگن: کاش همون موقع که سرطان معده داشتی میمردی..!
☆☆☆
نامجون:*بعد اینکه میفهمه چی گفته دست پاچه میشه*م.من منظوری نداشتم...یعنی...
ا.ت:*بغض میکنی* درسته... شاید باید همون موقع میمردم!
نامجون:*میاد بغلت میکنه* ببخشید ببخشید... خودت میدونی چقدر خوشحالم که الان حالت خوبه...
▪︎▪︎▪︎
جین:آیگو... ا.ت تو که جدی نگرفتی! گرفتی؟
ا.ت:*با بغض نگاش میکنی*
جین:*محکم بغلت میکنه* شو.شوخی کردم ! باور کن! بیا دیگه دعوا نکنیم!..هوم؟ قهوه میخوری؟
▪︎▪︎▪︎
شوگا:..*میشینه رو زمینو سرشو میون دستاش میگیره* همینو میخواستی؟
ا.ت:ببخشید...که زنده موندم!*میری سمت در*
شوگا:ا.ت...ا.ت کجا!...چه غلطی کردی یونگی...
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:من....من معذرت میخوام... از اولم نباید دعوا میکردیم...
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*میاد نزدیکت* ا.ت...ا.ت من...
ا.ت:*عقب میکشی*
جیمین:*نفس عمیق میکشه و دستتو میگیره* میدونی که زیاد عصبی بشم نمیدونم چی میگم! بیا بریم استراحت کنیم دوتامونم خستهایم...
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:*با اینکه نا خواسته بوده و عصبانیتش اجازهی پشیمونی بهش نمیده*چیه؟ حقیقت تلخه نه؟..
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک: *میفهمه زیاده روی کرده... رو کاناپه میشینه و دستاشو روی صورتش میزاره* گمونم باید چند روزی از هم دور باشیم...برای جفتمون بهتره..
#بی تی اس#سناریو#وانشات#جونگوکوک#تهیونگ#نامجون#جین#جیمنین#جیهوپ#شوگا
تصور کن که:
باهاشون دعوات شده بود و خیلی ناخواسته بهت میگن: کاش همون موقع که سرطان معده داشتی میمردی..!
☆☆☆
نامجون:*بعد اینکه میفهمه چی گفته دست پاچه میشه*م.من منظوری نداشتم...یعنی...
ا.ت:*بغض میکنی* درسته... شاید باید همون موقع میمردم!
نامجون:*میاد بغلت میکنه* ببخشید ببخشید... خودت میدونی چقدر خوشحالم که الان حالت خوبه...
▪︎▪︎▪︎
جین:آیگو... ا.ت تو که جدی نگرفتی! گرفتی؟
ا.ت:*با بغض نگاش میکنی*
جین:*محکم بغلت میکنه* شو.شوخی کردم ! باور کن! بیا دیگه دعوا نکنیم!..هوم؟ قهوه میخوری؟
▪︎▪︎▪︎
شوگا:..*میشینه رو زمینو سرشو میون دستاش میگیره* همینو میخواستی؟
ا.ت:ببخشید...که زنده موندم!*میری سمت در*
شوگا:ا.ت...ا.ت کجا!...چه غلطی کردی یونگی...
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:من....من معذرت میخوام... از اولم نباید دعوا میکردیم...
▪︎▪︎▪︎
جیمین:*میاد نزدیکت* ا.ت...ا.ت من...
ا.ت:*عقب میکشی*
جیمین:*نفس عمیق میکشه و دستتو میگیره* میدونی که زیاد عصبی بشم نمیدونم چی میگم! بیا بریم استراحت کنیم دوتامونم خستهایم...
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:*با اینکه نا خواسته بوده و عصبانیتش اجازهی پشیمونی بهش نمیده*چیه؟ حقیقت تلخه نه؟..
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک: *میفهمه زیاده روی کرده... رو کاناپه میشینه و دستاشو روی صورتش میزاره* گمونم باید چند روزی از هم دور باشیم...برای جفتمون بهتره..
#بی تی اس#سناریو#وانشات#جونگوکوک#تهیونگ#نامجون#جین#جیمنین#جیهوپ#شوگا
۹.۱k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.