تابعقوانینجمهوریاسلامیایرانوویسگون
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی_ایران_و_ویسگون
^My little demon ^
☆شیطان کوچولوی من ☆
پارت :۱۰
ویو جونگ کوک
رفتیم بار ایفل خیلی خوشگل بود همه اول نشستن خب باجنی و دخترا نقشه رو ریختیم که بخاطر اون قضیه کمپانی یک خواستگاری الکی راه بندازیم همه کمک کردن نامجون و جی هوپ و یونگی سیاه لشکر بودن که ادا در بیارن جیمین جین و تهیونگ خیلی کمک ام کردن تا چیز میز انتخاب کنیم دخترا با اون سلیقش اونجا رو دیزاین کردن و قرار همون اول ازش خواستگاری کنم
ویو ا.ت
رفتیم بار خیلی خوشگل بود چقدر شبیه سلیقه من درست شده رفتیم نشستیم گوفتیم و خندیدیم و اهنگ تانگو رو پلی کردن جانم رزی و جیمین جیسو و جین جنی و ته مماجون نمی دونم برای چی با جی هوپ رقصید اما رقص خنده دار لیسا و یونگی هم داشتن می خوندن و من موندم و جونگ کوک
× خب ... اممم ا.ت شی افتخار رقسیدن رو با من می دین 🫴
بله البته جونگ کوک شی 🫳(من : چه شبی بشه ام شب )
از دید من کوک داشت از چشماش برق می بارید انگار خیلی خوشحال شده بود با صداش از افکارم اومدم بیرون
×ا.ت شی اجازه هست بفرمایید
:
: اون زوج دست های همدیگرو گرفتن جونگ کوک اروم دست هاشو دور کمر عشقش (یکم زیادی رماتیکش کردم نه)دخترک (مگه ۵ سالشه) دست هاشو دور گردن کوک برد و شروع کردن به رقصیدن
:
:
انگار وقتی پیش کوکم ارامش گرفته بودم اون اغوش اون عطر ... همونیه که دنبالشم کم کم احساس کردم دور و برمون خلوت شد انگار کسی نبود فقط منو اون
:
:
لیسا و یونگی : همیشه با تو still with you
از هم جدا شدیم و احترام گذاشتیم
کوک جلوی هم صاف وایسا دیم احساس کردم انگار یک دوربین داره از ما ویدیو میگره با حرف
×ا.ت شی می خواستم یک چیز بهت بگم
ذهن ا.ت : چرا جلوی پام زانو زد ... جانممممم یع یعنی می خواد ازم خواستگاری کنه
×... ا.ت شی با من در هر شرایطی پیشم می مونی و با من زندگی می کنی
جنی از اون ور داد زد : بگو بلهههههه
ته : عععه چاگیا داد نزن گلوت می گیره صدای قشنگت در نمی اد
همه بله ... بله ...بله ....
مونده بودم چی بگم ناچار( باید از خدات باشه ا.ت جااان) چون بهم چشمک زد فهمیدم که نقشه است
.........
×یک چیز بگو
+ بله ...بله بله بله
انگشتر الماس رو تو دستم کردم همدیگه رو بغل کردیم و کلی خوش گذروندیم
ته :
^My little demon ^
☆شیطان کوچولوی من ☆
پارت :۱۰
ویو جونگ کوک
رفتیم بار ایفل خیلی خوشگل بود همه اول نشستن خب باجنی و دخترا نقشه رو ریختیم که بخاطر اون قضیه کمپانی یک خواستگاری الکی راه بندازیم همه کمک کردن نامجون و جی هوپ و یونگی سیاه لشکر بودن که ادا در بیارن جیمین جین و تهیونگ خیلی کمک ام کردن تا چیز میز انتخاب کنیم دخترا با اون سلیقش اونجا رو دیزاین کردن و قرار همون اول ازش خواستگاری کنم
ویو ا.ت
رفتیم بار خیلی خوشگل بود چقدر شبیه سلیقه من درست شده رفتیم نشستیم گوفتیم و خندیدیم و اهنگ تانگو رو پلی کردن جانم رزی و جیمین جیسو و جین جنی و ته مماجون نمی دونم برای چی با جی هوپ رقصید اما رقص خنده دار لیسا و یونگی هم داشتن می خوندن و من موندم و جونگ کوک
× خب ... اممم ا.ت شی افتخار رقسیدن رو با من می دین 🫴
بله البته جونگ کوک شی 🫳(من : چه شبی بشه ام شب )
از دید من کوک داشت از چشماش برق می بارید انگار خیلی خوشحال شده بود با صداش از افکارم اومدم بیرون
×ا.ت شی اجازه هست بفرمایید
:
: اون زوج دست های همدیگرو گرفتن جونگ کوک اروم دست هاشو دور کمر عشقش (یکم زیادی رماتیکش کردم نه)دخترک (مگه ۵ سالشه) دست هاشو دور گردن کوک برد و شروع کردن به رقصیدن
:
:
انگار وقتی پیش کوکم ارامش گرفته بودم اون اغوش اون عطر ... همونیه که دنبالشم کم کم احساس کردم دور و برمون خلوت شد انگار کسی نبود فقط منو اون
:
:
لیسا و یونگی : همیشه با تو still with you
از هم جدا شدیم و احترام گذاشتیم
کوک جلوی هم صاف وایسا دیم احساس کردم انگار یک دوربین داره از ما ویدیو میگره با حرف
×ا.ت شی می خواستم یک چیز بهت بگم
ذهن ا.ت : چرا جلوی پام زانو زد ... جانممممم یع یعنی می خواد ازم خواستگاری کنه
×... ا.ت شی با من در هر شرایطی پیشم می مونی و با من زندگی می کنی
جنی از اون ور داد زد : بگو بلهههههه
ته : عععه چاگیا داد نزن گلوت می گیره صدای قشنگت در نمی اد
همه بله ... بله ...بله ....
مونده بودم چی بگم ناچار( باید از خدات باشه ا.ت جااان) چون بهم چشمک زد فهمیدم که نقشه است
.........
×یک چیز بگو
+ بله ...بله بله بله
انگشتر الماس رو تو دستم کردم همدیگه رو بغل کردیم و کلی خوش گذروندیم
ته :
- ۴.۶k
- ۱۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط