اهل هیچ کجا نیستم

اهل هیچ کجا نیستم
عاشقم
وتنها
اهل به تو فکر کردنم
اهل دوست داشتن تو
واین برای تمام من کافیست ...
دیدگاه ها (۱)

باران که میگرفت" چَترش "گنبدِ عمارتی میشدکه خوشـبختـیحوالـی ...

شَبِ بی تو به چه امید به پایان بِرِسَد ؟؟؟رفتَنَت خون به دلم...

عشقت به دلم درآمد و شاد برفتبازآمد و رخت خویش بنهاد برفتگفتم...

حال من حال اسیریست که هنگام فرار یادش اومد که کسی منتظرش نیس...

https://t.me/elahibiksbemon@tarane_sarai @elahibiksbemon ...

https://t.me/elahibiksbemon@tarane_sarai @elahibiksbemon ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط