گمشو تو انبار تا نگرفتم عین سگ نزدمت
+گمشو تو انبار تا نگرفتم عین سگ نزدمت
=نمیرم ولم کن از یه دختر ۱۲ ساله چی میخوای
ویو تهیونگ
چونشو تو دستم گرفتم و دود سیگارمو رو صورتش فوت کردم که سرفه کرد
+تو مال منی اختیار زنده بودنت هم دست کنه فهمیدی؟؟؟؟
=ا..اره فقط ولم کن(سرفه و صدای گرفته)
چونشو محکم ول کردم که سرفه کرد و با ناراحتی رفت سمت انبار
+حالا...حالا واستا
=بله؟
+این چند سال تو اون انبار چیکار میکردی؟اونجا زیاد بزرگ نیست
=فقط خوابیدم
یعنی اون روزا و میخوابیده و فقط بلند میشده شام و ناهار میخورده؟حالم بد شد...اونجا که ما میریم پارتی میریم خوشگذرونی میبینم که این بچه تو انبار زندونیه...
+خ..خب...
مشخصه درد داره و عصبیه
=من میرم فعلا.. فقط میشه به بیانکا بگی فردا بیاد اینجا؟
چشمام ریز شده
+آخرین باری که اومد بیهوش شد وقتی منو دید شاید فهمیده مافیام
=نههههه روت کراشه
+اون بچه؟(پوزخند)مسخرست..باشه خدافظ
= مرسی..خدافظ
فردا
ویو تهیونگ
رفتم تو انبار تا کلارا رو بیدار کنم تکونش داد
=فقط پنج دقیقه
این بچه با دوره pms مخ منو خورده
+بیدار شو دوستت داره میاد
=باشه دیگه کری مگه میام
+با منی
که یکم چشماشو باز کرد تا منو دید سریع پاشد که کلش خورد به فکم
+آخ مگه کوری بچه
=ببخشید
بهش گفتم موقتا در بیاد و خودم رفتم بیرون
=نمیرم ولم کن از یه دختر ۱۲ ساله چی میخوای
ویو تهیونگ
چونشو تو دستم گرفتم و دود سیگارمو رو صورتش فوت کردم که سرفه کرد
+تو مال منی اختیار زنده بودنت هم دست کنه فهمیدی؟؟؟؟
=ا..اره فقط ولم کن(سرفه و صدای گرفته)
چونشو محکم ول کردم که سرفه کرد و با ناراحتی رفت سمت انبار
+حالا...حالا واستا
=بله؟
+این چند سال تو اون انبار چیکار میکردی؟اونجا زیاد بزرگ نیست
=فقط خوابیدم
یعنی اون روزا و میخوابیده و فقط بلند میشده شام و ناهار میخورده؟حالم بد شد...اونجا که ما میریم پارتی میریم خوشگذرونی میبینم که این بچه تو انبار زندونیه...
+خ..خب...
مشخصه درد داره و عصبیه
=من میرم فعلا.. فقط میشه به بیانکا بگی فردا بیاد اینجا؟
چشمام ریز شده
+آخرین باری که اومد بیهوش شد وقتی منو دید شاید فهمیده مافیام
=نههههه روت کراشه
+اون بچه؟(پوزخند)مسخرست..باشه خدافظ
= مرسی..خدافظ
فردا
ویو تهیونگ
رفتم تو انبار تا کلارا رو بیدار کنم تکونش داد
=فقط پنج دقیقه
این بچه با دوره pms مخ منو خورده
+بیدار شو دوستت داره میاد
=باشه دیگه کری مگه میام
+با منی
که یکم چشماشو باز کرد تا منو دید سریع پاشد که کلش خورد به فکم
+آخ مگه کوری بچه
=ببخشید
بهش گفتم موقتا در بیاد و خودم رفتم بیرون
- ۵.۶k
- ۰۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط