Part:(4)
Part:(4)
یهو صحنه کیس دار میشه(میدونم حداقل تویه یه فیک خوندین این صحنرو😂)
یونگی و ا/ت همو میبینن به لبایه هم نگا میکنن کم کم نزدیک هم میشن و کیس طولانی میکنن یونگی رویه ا/تو میفوته(رومبل داداشان) بعد گردنشو میگره کیس مارک میکنه.....
ا/ت:یونگی عاح فک نکن الان امادگی داشته باشم
یونگی:ا/ت من تحریک شدم
ا/ت:یو..یونگی نع لطفا ما ازدواج نکردیم نمیشه نه منو تو تازه امروز اشنا شدیم امکان نداره
یونگی:لطفا وگرنه تا شب گربه میشم قهر میکنمااا
ا/ت:(خودشم تحریک شده بود)پ...پس ب...باشه
یونگی ا/تو براید استایل بغل میکنه میبرتش پرتش میکنه رویه تخت لباسایه خودشو در میاره وع لباسایه ا/تم تویه تنش جر میده
🚫🚫میخوام اسمات بنویسم😑اگر فکر میکنی دوس نداری اسمات این ی پارتو نخون داداش قشنگم از حرس یه نفرم دارم اسمات مینویسم🚫🚫😬🙄😂
خلاصه داشتم میگفتم
یکم کیس مارکش میکمه و سریع اونجا میکنه تویه اونجا بعد یکم ا/ت عادت کنه بعد زربه هایه محکم میزنه ا/ت ناله میکنه
ا/ت:عایی عاح تند تر کنششش یونگییی
یونگی:باشه
بعد هردو ارضا (دقیقا نمیدونم چطوری مینویسن هرکی یطور مینویسه😐😂)میشن ولی یونگی تا شب مثلا ساعت 9 ادامع میده و حدودا 8راند شده بود اها بلد از ساعت 7هم شرو کرده بودن😑😂استغفرلااا منو انگور کن خدایاااا 😐
ا/ت:یونگی زیر دلم درد میکنه اییی
یونگی:(بغلش میکنه میبرتش حموم دراز میکشه تویع وان)بشین رو...نمیگم اسمشو...
ا/ت:چیمیگی ایی
یونگی:خوب میشی بشین
ا/ت:میشینه و استغرلااا
بعدش یه کیس میکنن و آرع یونگی میره حوله برمیداره میرن بیرون یونگی ا/تو خشک میکنه بعدشم بهش لباس میپوشونه خودشم همینطور
یونگی:ممنون بیبی گرل
ا/ت:باورم نمیشه یونگی بیا فردا ازدواج کنیم من عذاب وجدان دارم
یونگی:باشه
بعد شام میخورن و میخوابن
یونگی لبایه ا/تو کیس میکنه و میخوان تویه بغل
هم
یهو صحنه کیس دار میشه(میدونم حداقل تویه یه فیک خوندین این صحنرو😂)
یونگی و ا/ت همو میبینن به لبایه هم نگا میکنن کم کم نزدیک هم میشن و کیس طولانی میکنن یونگی رویه ا/تو میفوته(رومبل داداشان) بعد گردنشو میگره کیس مارک میکنه.....
ا/ت:یونگی عاح فک نکن الان امادگی داشته باشم
یونگی:ا/ت من تحریک شدم
ا/ت:یو..یونگی نع لطفا ما ازدواج نکردیم نمیشه نه منو تو تازه امروز اشنا شدیم امکان نداره
یونگی:لطفا وگرنه تا شب گربه میشم قهر میکنمااا
ا/ت:(خودشم تحریک شده بود)پ...پس ب...باشه
یونگی ا/تو براید استایل بغل میکنه میبرتش پرتش میکنه رویه تخت لباسایه خودشو در میاره وع لباسایه ا/تم تویه تنش جر میده
🚫🚫میخوام اسمات بنویسم😑اگر فکر میکنی دوس نداری اسمات این ی پارتو نخون داداش قشنگم از حرس یه نفرم دارم اسمات مینویسم🚫🚫😬🙄😂
خلاصه داشتم میگفتم
یکم کیس مارکش میکمه و سریع اونجا میکنه تویه اونجا بعد یکم ا/ت عادت کنه بعد زربه هایه محکم میزنه ا/ت ناله میکنه
ا/ت:عایی عاح تند تر کنششش یونگییی
یونگی:باشه
بعد هردو ارضا (دقیقا نمیدونم چطوری مینویسن هرکی یطور مینویسه😐😂)میشن ولی یونگی تا شب مثلا ساعت 9 ادامع میده و حدودا 8راند شده بود اها بلد از ساعت 7هم شرو کرده بودن😑😂استغفرلااا منو انگور کن خدایاااا 😐
ا/ت:یونگی زیر دلم درد میکنه اییی
یونگی:(بغلش میکنه میبرتش حموم دراز میکشه تویع وان)بشین رو...نمیگم اسمشو...
ا/ت:چیمیگی ایی
یونگی:خوب میشی بشین
ا/ت:میشینه و استغرلااا
بعدش یه کیس میکنن و آرع یونگی میره حوله برمیداره میرن بیرون یونگی ا/تو خشک میکنه بعدشم بهش لباس میپوشونه خودشم همینطور
یونگی:ممنون بیبی گرل
ا/ت:باورم نمیشه یونگی بیا فردا ازدواج کنیم من عذاب وجدان دارم
یونگی:باشه
بعد شام میخورن و میخوابن
یونگی لبایه ا/تو کیس میکنه و میخوان تویه بغل
هم
۸.۸k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.