ببخشید دیگه

ببخشید دیگه...

▪️لَگدی خورد به دَر،، در که نه،، دیوار شِکَست..

▪️خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست...

▪️سَمت دیوار و دَر آنقَدر هُجوم آوردند...

▪️عاقِبَت پَهلوی آن مادَر بیمار شِکَست...

▪️توی آتَش نِگران بود و به خود می پیچید...

▪️استخوانهای ضَعیف تَنَش اِنگار شکست...

▪️کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت...

▪️سینه ی زخمی او با نوک مسمار شِکَست...

▪️فِضّه دل خون شد و با بُغض صِدا زد: ملعون...

▪️پای خود را به تَنِ فاطِمه نگذار،، شِکَست...

▪️چه کُنَد با غَم نامردیِ این شَهر،،عَلی...

▪️سینه اش پرشده از غُصّه تَلَمبار،، شِکَست.

#فکر-نو
دیدگاه ها (۱)

#همه-رای-میدهیم#فکر-نو#حضور#مرگ-بر-انگلیس

#من-رای-میدهم#فکر-نو#مرگ-بر-انگلیس

چهره اش منعکس از طلعت روی زهراستعشق بازیش از آن حال و هوایش ...

سردارشهید حسین همدانی همراه همسر و نوه در راهپیمایی22بهمن سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط