نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:54

رسیدیم خونه زن عمو زنگ درو زد بابام درو باز کرد

ب.ت:بیاین داخل

رفتیم تو خریدا رو بردیم اتاقمون و اومدیم پایین پیشه بقیه نشستیم من کنار جونگ کوک نشستم

ب.ک:خب چی خریدین؟

م.ک:شب میبینی

ب.ت:میگم پولش زیاد که نشد؟

م.ت:شد ..........(پول زیادی گفت )

ب.ت:وای قلبم خانم چرا این همه زیاد

م.ت:بسه دیگه شما پول درمیارین که ما خرج کنیم پس ساکت

م.ک:ما هرچقدر دوست داریم خرید میکنیم

ب.ک:مین هان ورشکست شدیم

م.ک:با خرید کردن ما ورشکست نمیشین لازم نیست نگران باشین

ب.گ:از صبح تا الان بیرون بودین چرا اینقدر دیر اومدین از ساعت هشت رفتین الان ساعت چهاره

ا.ت:بابا بزرگ گفتیم که خرید بودیم داشتیم لباسارد نگاه میکردیم بخاطر همین طول کشید

ب.گ:باشه حالا هم کم کم برین آماده شید که دیگه باید حرکت کنیم خونشون خیلی دوره باید ساعت هشت اونجا باشیم

م.ت:خیله خب خانم ها بلند شین که بریم خودمون رو آماده کنیم شما مردا هم پاشین آماده شین

همه باهم پاشدیم و رفتیم اتاقامون من رفتم حموم جونگ کوک هم خودشو آماده میکرد
بعد از چند دقیقه اومدم بیرون جونگ کوک حاظر بود و رو تخت نشسته بود داشت گوشیش رو نگاه میکرد
دیدگاه ها (۲)

نام:خاندان جئون PART:55منم یکم آرایش کردم و لباسمو پوشیدم گر...

نام:خاندان جئون PART:56ب‌.گ:سلام آقای کیم (بچه ها آقای کیم ر...

نام:خاندان جئون PART:53نگاه لباسه کردم یک لباس قرمز بود م.ت:...

نام:خاندان جئون PART:52م.ک:پاشین بریم خرید کنیمم.ت:بریم ا.ت:...

پارت ۸۶ فیک ازدواج مافیایی

قلب یخیپارت ۱۲از زبان ا/ت:هم کنجکاو شده بودم هم ناراحت، نمید...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط