نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:55

منم یکم آرایش کردم و لباسمو پوشیدم
گردنبند و گوشواره پروانه ایم رو انداختم
کفشام رو پام کردم و کیفمو برداشتم و
رفتم رو به رو جونگ کوک وایسادم

ا.ت:جونگ کوک خوشگل شدم ؟

جونگ کوک:ع.عالی شدی عشقم خیلی بهت میاد

و پاشد اومد بغلم کرد

جونگ کوک:هنوزم باورم نمیشه تو کوچولو مامان داری میشی (خنده)

ا.ت:هیی من کوچولو نیستم(عصبی)

جونگ کوک:راست میگم خوب(خنده)

ا.ت:چیییشششش

مامانم از اون پایین صدامون کرد

م.ت:زود باشین بیاین دیگه چرا انقدر لفتش میدین؟(داد)

ا.ت:اومدیمممم(داد)

از اتاق اومدیم بیرون و از پله رفتیم پایین
تازه دیدم جونگ کوک چی تنشه یک کت و شلوار مشکی خیلی جذاب شده بود

ب.گ:زود بیاین بریم

ب.ک:جونگ کوک تو و ا.ت باهم بیاین من و ایزول و بابا هم باهم میایم مین هان و یون سوک هم باهم میان

جونگ کوک :باشه

ب.ت:بریم

از خونه اومدیم بیرون سواره ماشین شدیم و حرکت کردیم

یک ساعت بعد:

رسیدیم به محل مهمونی یعنی یک عمارت بزرگ ولی به اندازه عمارت ما بزرگ نبود رفتیم ماشین رو پارک کردیم و اومدیم پایین همه باهم رفتیم داخل که یک مرد اومد سمتمون

ب.گ:
دیدگاه ها (۴)

نام:خاندان جئون PART:56ب‌.گ:سلام آقای کیم (بچه ها آقای کیم ر...

نام:خاندان جئون PART:57یوچان برگشت و منو کشید و منو چسبوند ب...

نام:خاندان جئون PART:54رسیدیم خونه زن عمو زنگ درو زد بابام د...

نام:خاندان جئون PART:53نگاه لباسه کردم یک لباس قرمز بود م.ت:...

سرنوشت"p,19...چشمام خیلی ..‌ خیلی درخشان بود .. بعد از دو می...

"سرنوشت"p,29...کوک بلند شد و دستم رو گرفت و باهم از پله ها ر...

پارت ۹۵ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط