دلم برای کسی تنگ استکه آفتاب صداقت رابه میهمانی گلهای باغ می آوردو گیسوان بلندش رابه بادها می دادو دستهای سپیدش رابه آب می بخشید دلم برای کسی تنگ استکه همچو کودک معصومیدلش برای دلم می سوختو مهربانی را- نثار من می کرد