پارت اول دریا عشق 🥹💕
پارت اول دریا عشق 🥹💕
ویو سعید :
ساعت ۵ صب از خواب بیدار شدم دورو ورم رو نگاه کردم خیلی خوابم میومد که گفتم بزار ی نیم ساعت دیگه بخوابم که یهو فهمیدم ساعت ۹فرودگاه باید برم ولی ۸باید اونجا باشم دقیقا ۳ساعت دیگه ...😂
سعید:یاعلی ابلفضل
حالا شاید بپرسید برای چی میخوای بری فرودگاه بله دوزتان ساعت ۷:۳۰بازی با ژاپن داریم و میخوایم بریم ژاپن
سریع دوش گرفتمو یک صبونه خوردم یهو مسیج اومد برام مامانم بود نوشته بود
پسرم سعیدم مواظب خودت باش موفق باشی پسرم ازت ۲تا گل میخوام😚🤌
منم نوشتم چشم مادر دلبندم 😘
لباسامو جمع کردم که دیدم عهههههه جورابام گم رفتنننننن بدون جوراب چ کنم؟؟
آها راستی جهان هس دیگه میده😂🙈
ساعت ۸بود رفتم 🚽و از خونه بیرون اومدم درو قفل کردم و سوار ماشین شدم
اسم ماشینش: لامبورگینی
به فرودگاه رسیدیم
ویو علیرضا
ساعت 6 از خواب پاشدم 🚽رفتم و یک صبونه مشتی خوردم میخواستم برم حموم ولی دیشب رفته بودم پس یکم کالاف بازی کردم تا ساعت ۸شد سریع لباس پوشیدم و رفتم فرودگاه هنوز هیشکی نیومده بود منتظر موندم و کم کم اومدن سردار رامین مهدی بعدم قلعه نویی 🤌😴
سعید بعد نیم ساعت اومد 😌👌
آقامون انقد جوذابببببببببب شده بود که نگم
سعید:سلام بچه ها 🫧🍓
سردار:جون داوش سعید عجب جیگری شدیع
چطور مطوری؟
سعید :داوشم جیگری از خودتونه
رامین:اوق بسه دیگه انقد لاس نزنین
مهدی و علیرضا:🤣🤣
اینم از این پارت 🥹💕
شرایط:۱۷لایک. ۲۰.کامنت.فالو
ویو سعید :
ساعت ۵ صب از خواب بیدار شدم دورو ورم رو نگاه کردم خیلی خوابم میومد که گفتم بزار ی نیم ساعت دیگه بخوابم که یهو فهمیدم ساعت ۹فرودگاه باید برم ولی ۸باید اونجا باشم دقیقا ۳ساعت دیگه ...😂
سعید:یاعلی ابلفضل
حالا شاید بپرسید برای چی میخوای بری فرودگاه بله دوزتان ساعت ۷:۳۰بازی با ژاپن داریم و میخوایم بریم ژاپن
سریع دوش گرفتمو یک صبونه خوردم یهو مسیج اومد برام مامانم بود نوشته بود
پسرم سعیدم مواظب خودت باش موفق باشی پسرم ازت ۲تا گل میخوام😚🤌
منم نوشتم چشم مادر دلبندم 😘
لباسامو جمع کردم که دیدم عهههههه جورابام گم رفتنننننن بدون جوراب چ کنم؟؟
آها راستی جهان هس دیگه میده😂🙈
ساعت ۸بود رفتم 🚽و از خونه بیرون اومدم درو قفل کردم و سوار ماشین شدم
اسم ماشینش: لامبورگینی
به فرودگاه رسیدیم
ویو علیرضا
ساعت 6 از خواب پاشدم 🚽رفتم و یک صبونه مشتی خوردم میخواستم برم حموم ولی دیشب رفته بودم پس یکم کالاف بازی کردم تا ساعت ۸شد سریع لباس پوشیدم و رفتم فرودگاه هنوز هیشکی نیومده بود منتظر موندم و کم کم اومدن سردار رامین مهدی بعدم قلعه نویی 🤌😴
سعید بعد نیم ساعت اومد 😌👌
آقامون انقد جوذابببببببببب شده بود که نگم
سعید:سلام بچه ها 🫧🍓
سردار:جون داوش سعید عجب جیگری شدیع
چطور مطوری؟
سعید :داوشم جیگری از خودتونه
رامین:اوق بسه دیگه انقد لاس نزنین
مهدی و علیرضا:🤣🤣
اینم از این پارت 🥹💕
شرایط:۱۷لایک. ۲۰.کامنت.فالو
۶.۱k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.