love in hate
پارت۲۳
چشماشو باز کرد...تو چشماش تنفر و غم بود..با صدای معلم از روش پاشدم و رفتیم بیرون
پایان کوک ویو"
€خب همگی از چادرا بیاین بیروننن
_باز چته
€بلع؟
_آم منظورم اینه که بفرمایید
€خب داشتم میگفتم ۴روز وقت دارین پروژتونو کامل کنین به همتون کتابی داده میشه که باید بخش های خالیشو پر کنین یعنی اسم و نوع حشره رو بنویسین و کاری که میکنه،خوبی و بدی ها و...سوالی نیست؟
+معذرت میخوام ولی..اینجوری خسته میشیم از پروژه کاره دیگه ای نمیتونیم انجام بدیم؟
€کاره دیگه؟
+ب..له
€راجبش فک میکنم
+ممنون
€خب برین استراحت کنین ۱ساعت دیگه باید اتیش و غذارو اماده کنیم
رفتیم توی چادر نشستم یه گوشه و پاهامو تو بغلم جم کردم دستبندی که مامانم بم داده بودو دیدم زیر اب بود ولی نتونستم برش دارم..
×چیزی شده؟
+ها..نه چیزی نیست
اومد نشست پیشم
×منکه میدونم یه چیزی شده پس بم بگو
+دستبندمو گم کردم ماله مادرم بود
×کجا دیدیش اخرین بار؟
+توی استخر دیدمش ولی تو منو کشیدی بالا و نتونستم برش دارم
×ببخشید..خب چه شکلیه میخوام کمکت کنم پیداش کنی
+خب سیاهه و یه کلید روشه...کلیده روش سفیده(اسلاید بعد)
×آاا..خیلی جالبه یدونه هم دسته جیمینه ولی اون بنفشه و یه قفل روشه
+جیمین؟؟؟
×اره..چرا تعجب کردی
+خب..خب اون دستبنده دوتا بود یکیشو داد به جیمین یکیشم من ..نمیدونستم دستش میکنه.. گفت دستبندرو انداخت رفت چون نمیخواست جفتش دست من باشه(بغض)
×گریه نکن قول میدم پیداش کنم واست
اشکامو پاک کرد و بغلم کرد...
چشماشو باز کرد...تو چشماش تنفر و غم بود..با صدای معلم از روش پاشدم و رفتیم بیرون
پایان کوک ویو"
€خب همگی از چادرا بیاین بیروننن
_باز چته
€بلع؟
_آم منظورم اینه که بفرمایید
€خب داشتم میگفتم ۴روز وقت دارین پروژتونو کامل کنین به همتون کتابی داده میشه که باید بخش های خالیشو پر کنین یعنی اسم و نوع حشره رو بنویسین و کاری که میکنه،خوبی و بدی ها و...سوالی نیست؟
+معذرت میخوام ولی..اینجوری خسته میشیم از پروژه کاره دیگه ای نمیتونیم انجام بدیم؟
€کاره دیگه؟
+ب..له
€راجبش فک میکنم
+ممنون
€خب برین استراحت کنین ۱ساعت دیگه باید اتیش و غذارو اماده کنیم
رفتیم توی چادر نشستم یه گوشه و پاهامو تو بغلم جم کردم دستبندی که مامانم بم داده بودو دیدم زیر اب بود ولی نتونستم برش دارم..
×چیزی شده؟
+ها..نه چیزی نیست
اومد نشست پیشم
×منکه میدونم یه چیزی شده پس بم بگو
+دستبندمو گم کردم ماله مادرم بود
×کجا دیدیش اخرین بار؟
+توی استخر دیدمش ولی تو منو کشیدی بالا و نتونستم برش دارم
×ببخشید..خب چه شکلیه میخوام کمکت کنم پیداش کنی
+خب سیاهه و یه کلید روشه...کلیده روش سفیده(اسلاید بعد)
×آاا..خیلی جالبه یدونه هم دسته جیمینه ولی اون بنفشه و یه قفل روشه
+جیمین؟؟؟
×اره..چرا تعجب کردی
+خب..خب اون دستبنده دوتا بود یکیشو داد به جیمین یکیشم من ..نمیدونستم دستش میکنه.. گفت دستبندرو انداخت رفت چون نمیخواست جفتش دست من باشه(بغض)
×گریه نکن قول میدم پیداش کنم واست
اشکامو پاک کرد و بغلم کرد...
۹.۵k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.