چانیول ک خیلی ترسیده بود از دیدن تهیونگ
چانیول ک خیلی ترسیده بود از دیدن تهیونگ
لکنت گرفته بود افتاد رو زمین
تهیونگ نزدیک به چانیول میشد
و اون از هی عقب میرفت
_ق..ربان م..ن من ر..و ب.بخش..ید
+چیشد دیگ نمیتونی حرف بزنی لال شدی ها(داد)
تهیونگ یقه چانیول رو گرفت بلندش کرد چسبوندش به دیوار
+کانتر من کجاست
_چ..ی م..ن چ..یزی نمی..دونم
تهیونگ مشتی به چانیول زد و افتاد رو زمین
+گفتم کانتر من کجاست عوضی(داد خیلی بلند)
ویو یجی
رسیدم دیدم ماشین اونجاست از توی ماشین خودم تفنگ مو ورداشتم
سریع پیاده شدم رفتم تو ی سری بادیگار بودن اینجا
+تهیونگ کجاست(داد)
_یجی خانوم شما اینجا چیکار میکنید
همه یجی رو میشناختن ولی یجی نه!
+کری تهیونگ کجاست گفتم
بادیگارد خواست حرفی بزنه ک صدای شلیک همه ساکت شدن
فهمیدم شلیک از زیرزمین میاد
خواستم برم سمت زیرزمین ک جلومو گرفتن
_ببخشید اما اقای کیم گفتن کسی نره پایین لطفا برگردید
+میخای بمیری(داد)گمشید اونطرف
یکی شون دستمو گرفت خاست بیرونم کنه
ک از دستش گرفتم پیچوندم انداختش رو زمین
تنفگمو از پشت کمرم در اوردم
همون بادیگارده رو گرفتم تفنگ رو گرفتم رو سرش
اسلحه هاتونو بزارید زمین زودباشید(داد)
همه اروم اروم اسلحه هاشونو گذاشتن رو زمین
یجی اون مرد رو ول کرد
با سرعت رفت سمت زیرزمین درو هرکاری میکرد باز نمیشد
لکنت گرفته بود افتاد رو زمین
تهیونگ نزدیک به چانیول میشد
و اون از هی عقب میرفت
_ق..ربان م..ن من ر..و ب.بخش..ید
+چیشد دیگ نمیتونی حرف بزنی لال شدی ها(داد)
تهیونگ یقه چانیول رو گرفت بلندش کرد چسبوندش به دیوار
+کانتر من کجاست
_چ..ی م..ن چ..یزی نمی..دونم
تهیونگ مشتی به چانیول زد و افتاد رو زمین
+گفتم کانتر من کجاست عوضی(داد خیلی بلند)
ویو یجی
رسیدم دیدم ماشین اونجاست از توی ماشین خودم تفنگ مو ورداشتم
سریع پیاده شدم رفتم تو ی سری بادیگار بودن اینجا
+تهیونگ کجاست(داد)
_یجی خانوم شما اینجا چیکار میکنید
همه یجی رو میشناختن ولی یجی نه!
+کری تهیونگ کجاست گفتم
بادیگارد خواست حرفی بزنه ک صدای شلیک همه ساکت شدن
فهمیدم شلیک از زیرزمین میاد
خواستم برم سمت زیرزمین ک جلومو گرفتن
_ببخشید اما اقای کیم گفتن کسی نره پایین لطفا برگردید
+میخای بمیری(داد)گمشید اونطرف
یکی شون دستمو گرفت خاست بیرونم کنه
ک از دستش گرفتم پیچوندم انداختش رو زمین
تنفگمو از پشت کمرم در اوردم
همون بادیگارده رو گرفتم تفنگ رو گرفتم رو سرش
اسلحه هاتونو بزارید زمین زودباشید(داد)
همه اروم اروم اسلحه هاشونو گذاشتن رو زمین
یجی اون مرد رو ول کرد
با سرعت رفت سمت زیرزمین درو هرکاری میکرد باز نمیشد
۱۳.۵k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.