من معلم هستم

من معلم هستم
هرشب ازآینه ها میپرسم:
به کدامین شیوه ؟
وسعت یادخدارا
بکشانم به کلاس؟
بچه هاراببرم تالب دریاچه ی عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
باتبسم یااخم؟
من معلم هستم
نیمکتهانفس گرم قدمهای مرامیفهمند
بالهای قلم وتخته سیاه
رمزپروازمرامیدانند
سیب هادست مرا میخوانند
من معلم هستم
دردفهمیدن وفهماندن ومفهوم شدن
همگی مال منست
پ.ن:معلم شدن یکی آرزوهای قشنگ زندگیم^ـ^ دعاکنیدبهش برسم.
دیدگاه ها (۳)

” سیمین بهبهانی ”داشتم به میهمانم می گفتم :اگر راحت تر است ر...

می گویند شخصی سرکلاس ریاضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بی...

تعریف من از عشق همان بود که گفتم... در بند کسی باش که در بند...

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود گاهی نمیشود که نمیشود که نمیش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط