ادامه ترجمه دفتر خاطرات

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟
𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽
𝚙𝚊𝚛𝚝⁶⁰

ادامه ترجمه دفتر خاطرات...

_________________________________________________________

جیمین : من یک اتاق برای زوج ها گرفتم ...

سویا بالشت رو گرفت و سمت جیمین پرت کرد و گفت :عوضی منحرف!

جیمین دخترک رو تو بغلش فرو برد و شروع کرد به قلقلک دادنش ...

سویا با خنده گفت :یاع پارک جیمین غلط کردم ...ببخشید

[بازگشت به زمان حال]

تهیونگ : ایزی ایزی تامام تامام.

جونگکوک همونطور که داشت شیر موزش رو می‌خورد گفت : مرض !

جیهو : خب تهیونگا من باید برم جایی کمک خواستی بهم زنگ بزن حداحافظ بچه ها .

جیهو با عجله صحنه رو ترک کرد !

..........................................................................................

جیهو فریاد زد : یاع ... ولش کن جانگ لیا !

هوسوک دستان برادر کوچکتر جیهو را گرفته بود و گفت : هی دختر خیلی دل و جرئت پیدا کردی که اومدی ...

جیهو :تو یکی خفه بمیر (خودت خفه بمیر ملعون•-•)

لیا : اون باید شلوارش رو در بیاره !
دیدگاه ها (۰)

𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋𝓟...

𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋𝓟...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁹ادا...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁸ادا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط