تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد

🍒🌱تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
آشیان دل یک سلسله را بر هم زد  بود
از زلف پریشان توام خاطر جمع
فتنه عشق چو گیسوی تواش بر هم زد 
 تابش حسن تو در کعبه و بت خانه فتاد
آتش عشق تو بر محرم و نامحرم زد
  تو صنم قبله‌ی صاحب نظرانی امروز
که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد 
 گر نه از مردن عشاق پریشان‌حال است
پس چرا زلف تو صد حلقه درین ماتم زد 
 حال دل سوخته‌ی عشق کسی می‌داند
که به دل داغ تو را در عوض مرهم زد 
 اگر آن خال سیه رهزن من شد
شایدزان که شیطان به همین دانه ره آدم زد 
 چشم بد دور که آن صف‌زده مژگان دراز
خنجری بر دل صد پاره‌ی ما محکم زد 
 خجلت عشق به حدی است که در مجلس دوست
آستین هم نتوان بر مژه‌ی پرنم زد  
اولین نقطه‌ی پرگار محبت ماییم
پس از آن کلک قضا دایره‌ی عالم زد 
 هر چه در جام تو ریزند فروغی می‌نوش
که به ساقی نتوان شکوه ز بیش و کم زد🍒🌱
#فروغی_بسطامی
دیدگاه ها (۲)

🌱🍒شب شد، خیال آمدنت را به من بده🌱🍒

🍒🌱باران صبحنم نممی باردتورا به یاد می آوردکه نم نم باریدیو و...

#گیلان_من#پلو_تن

🌱🍒این عمر سبک‌سایۀ ما بسته به آهی‌ستدودی ز سر شمع پرید و نفس...

"تو" که از کوچه ی غمگین دلم میگذری!"تو" که از راز دلم با خبر...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط