این گلها

این گل‌ها
که من آراسته‌ام،
تو را سلام می‌گویند؛
هزاران بار!
برای چیدن‌شان
بارها پشت خم کرده‌ام،
آه، شاید هزار بار ...
و بر قلبِ خویش فشُرده‌ام
صدها هزاران بار!

یوهان ولفگانگ فون گوته
دیدگاه ها (۳)

تو به من دست می‌زنی و مندر سپیده‌دمِ نخستین چشم‌گشوده‌گی‌یِ ...

اندکی بدی در نهادِ تواندکی بدی در نهادِ مناندکی بدی در نهادِ...

مرا به بازوانِ خویشچون اسیریکه از تو آمرزش می‌خواهدفروگیر......

‌من ندارم سرِ یأسبا امیدی که مرا حوصله داد... #احمد_شاملو

من تو بچگی با ماموران اگاهی و اطلاعات گل کوچیک هم تو حیات شو...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط