عشق لجباز

🎀💕•عشق لجباز •💕🎀
#part_39

#رها
داشتم با بچه ها گپ میزدم و منتظر بودم ک طاها بیاد ک بریم یهویی با اعصبانیت از اتاق اومد بیرون

طاها:رها اعصاب منو خورد نکن فهمیدی ک بهت چی گفتم .
رها:نمیخوام لباسامو عوض کنم اصلا ب تو چ ربطی دارع

طاها:بچه ها شما برید اگه من با رها مشکلمون حل شد میایم اگه هم ک نشد میمونیم خونه

شکیب:باش داداش میریم ولی مراقب باش خودت میفهمی چی میگم

بچه ها رفتن و من موندمو و طاها داشتم سکته میکردم از ی طرف دوسش داشتم از ی طرف هم خیلی بهم گیر میداد بی اراده اشک از چشمام سرازیر شد

رها:ولم کن حوصله کل کل کردن با تورو ندارم داشتم از در خونه میرفتم بیرون ک درو قفل کرد

رها:تو چیکارع منی تو ک خودت یکی دیگه رو دوس داری پس منو ول کن لعنتی

طاها:من دارم از عشقم مراقبت میکنم
رها:اها لابد داری با من بد رفتاری میکنی ک اون هیچیش نشه
طاها:هیییی رها از دست تو(خنده)


#طاها
یهوی رهارو بغل کردم و داشت تلاش میکرد ک خودشو از بغلم بکشه بیرون

رها:تو چیکارع منی ک بغلم میکنی
طاها:رها من باید ی چیزی رو بهت بگم همون حرفی ک میخواستم اون روز بهت بزنم

رها:باشه بگو

طاها:من ی ادمی بودم ک هیچ کسی توی دلم جا نمیگرفت اما تو با اومدن توی زندگیم باعث شدی ک این مشکلات تموم بشه و عاشقت بشم رها من دوست دارم🙃

#رها
با حرف های طاها شوکه شدم و نگاهش کردم بهتر بود منم اعتراف کنم دوسش دارم

رها:ولی من یکی دیگه رو دوس دارم
طاها:هه عیبی نداره تو ک اولو اخرش واسه خودمی

رها:اگه ب عشقم دست بزنی میکشمت

طاها:حالا کیه

رها:اووووووم اسمش طاهاس خیلی خوشمله و باحاله و روبه روم وایساده و من از ته قلبم این پسرو دوس دارم😊



ادامه دارد ... •📕❤•

حمایت کنین👯‍♀️🔗🖤
دیدگاه ها (۱)

🎀💕•عشق لجباز •💕🎀#part_40#طاهااز حرفی ک رها زد خوشحال شدم و ب...

🎀💕•عشق لجباز •💕🎀#part_41#فریالمهمونی خیلی خوب بود و حسابی رق...

🎀💕•عشق لجباز •💕🎀#part_38#رهاخودشو بهم نزدیک‌تر کرد که جیغ فر...

🎀💕•عشق لجباز•💕🎀#part_37#فریالشکیب دستشو برد پایین تر🔥فریال:ن...

پدر تاتنی منpart:³⁷جی یونگ چیکار باید میکرد..؟جئون چجوری بای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط