📒عشق و عاشقی در مدرسه😐
📒عشق و عاشقی در مدرسه😐
این دوتا پسرا ( ای. ان هیونجین)خیلی کراشن
فردا میخوام با ای. ان برم بیرون عرررررررررررر
با هیمن فکرابودم که یهو دیدم جلو در خونه ام
ا. ت:یا عیسی مسیح چیکار کنم راننده ام مونده منتظر من یا خدا زنگ بزنم بهش
*درحال زنگ زدن به راننده
*بعد از چند بوق
راننده:الو خانم کجایید
ا. ت:چند بار بهت بگم به من نگو خانم
راننده:چشم حالا کجایید
ا. ت:هیچی دیگه داشتم فکر میکردم دیدم جلو در خونمونم
راننده:پس خودتون جواب پدر تون رو بدید
ا. ت:به چی فک می کنی باشه
*قط کردن تلفن
کیلید رو انداختم رفتم خونه
(بچه ها آروم رو با، نشونم میدم)
، سلام بانوی جوان
ا. ت:وایییی چند با بگم به من نگو بانو جوان
، چشم. شما برید لباس هاتون عوض کنید
ا. ت:هعی باش
رفتم لباس عوض کردم بعر ناهار خوردم خوابیدم
༻꫞꯭ ویو جونگین ꫞꯭༺
.........
این دوتا پسرا ( ای. ان هیونجین)خیلی کراشن
فردا میخوام با ای. ان برم بیرون عرررررررررررر
با هیمن فکرابودم که یهو دیدم جلو در خونه ام
ا. ت:یا عیسی مسیح چیکار کنم راننده ام مونده منتظر من یا خدا زنگ بزنم بهش
*درحال زنگ زدن به راننده
*بعد از چند بوق
راننده:الو خانم کجایید
ا. ت:چند بار بهت بگم به من نگو خانم
راننده:چشم حالا کجایید
ا. ت:هیچی دیگه داشتم فکر میکردم دیدم جلو در خونمونم
راننده:پس خودتون جواب پدر تون رو بدید
ا. ت:به چی فک می کنی باشه
*قط کردن تلفن
کیلید رو انداختم رفتم خونه
(بچه ها آروم رو با، نشونم میدم)
، سلام بانوی جوان
ا. ت:وایییی چند با بگم به من نگو بانو جوان
، چشم. شما برید لباس هاتون عوض کنید
ا. ت:هعی باش
رفتم لباس عوض کردم بعر ناهار خوردم خوابیدم
༻꫞꯭ ویو جونگین ꫞꯭༺
.........
۶.۵k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.