یه جایی محمدعلی بهمنی عزیز نوشت و مرحوم ناصر عبدالهی خوند
یه جایی محمدعلی بهمنی عزیز نوشت و مرحوم ناصر عبدالهی خوند:
چه میپرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری
...
اما آقای بهمنی!
دل تنگ بهانه میگیرد...
آدم عاشق، حتی اگر شما را اینگونه نپندارد، اما دلش که تنگ میشود با خودش هزار و یک فکر و خیال میکند...
مثلا دنبال مرجع ضمیرها میگردد...
شاید بین هزاران بیتِ سرگردان، یکی را بتواند به خودش ربط بدهد...
و به شوق این اتفاق با شگون یک عمر عاشقانه زندگی کند...
چه میپرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری
...
اما آقای بهمنی!
دل تنگ بهانه میگیرد...
آدم عاشق، حتی اگر شما را اینگونه نپندارد، اما دلش که تنگ میشود با خودش هزار و یک فکر و خیال میکند...
مثلا دنبال مرجع ضمیرها میگردد...
شاید بین هزاران بیتِ سرگردان، یکی را بتواند به خودش ربط بدهد...
و به شوق این اتفاق با شگون یک عمر عاشقانه زندگی کند...
۸.۲k
۲۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.