برشی از کتاب

📚برشی از کتاب

روباه گفت:
کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی.
اگر مثلا سر ساعت چهار بعد از ظهر بیایی من از ساعت سه تو دلم قند آب می شود و هر چه ساعت جلوتر برود بیش تر احساس شادی و خوش بختی می کنم.
ساعت چهار که شد دلم بنا می کند شور زدن و نگران شدن.
آن وقت است که قدر خوشبختی را می فهمم!
امّا اگر تو وقت و بی وقت بیایی من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟!
هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد.

📕اثر:#شازده کوچولو
✍🏻نویسنده:#آنتوان_دوسنت_اگزوپری

📚
دیدگاه ها (۰)

بدن جایگاه نعمت‌های واقعی درونیه. و تو مملو از نعمت و موهبتی...

ریمیکس اینشکلی دیده بودی؟🥲🤌الا ای آهـــوی وحــشی کـجایی؟"حاف...

📖اقایی خیلی پیر با بال هایی خیلی بزرگ📝معرفی کتاب روز دوم بار...

📖ملانصرالدین📝معرفی کتاب در یکی از کتاب فروشی ها دوستی مرا دی...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط