باران می بارد
#باران می بارد
و باز این #خیالِ خسته ی من ،
با #تو و #پنجره های بازِ #باران خورده
با عطرِ #شمعدانی های اتاقِ #رو به آسمانم ؛
بیست و هشت #ترانه به #قافیه ی تو می سُراید ...
#نمی دانم کجای این #شعر ،
#کلمه ی ساده ی #تو را به وزنِ #آمدن برسانم
تا حداقل #خیالم از شعرهای به #انتظار نشسته ام ، #آرام گیرد !
و باز این #خیالِ خسته ی من ،
با #تو و #پنجره های بازِ #باران خورده
با عطرِ #شمعدانی های اتاقِ #رو به آسمانم ؛
بیست و هشت #ترانه به #قافیه ی تو می سُراید ...
#نمی دانم کجای این #شعر ،
#کلمه ی ساده ی #تو را به وزنِ #آمدن برسانم
تا حداقل #خیالم از شعرهای به #انتظار نشسته ام ، #آرام گیرد !
۴.۳k
۱۰ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.