تکپارتی ای ان وقتی به سگت اهمیت میدی(درخواستی)
تکپارتی ای ان وقتی به سگت اهمیت میدی(درخواستی)
ویو ا.ت
داشتم با پنی بازی میکردم که یهو صدای در اومد فهمیدم که جونگینه درو باز کردم که دیدم بله خودشه
ا.ت: مگه تو کلید نداری؟
ای ان: چرا ولی میخوام اولین کسی که میبینمش تو باشی🙃
ا.ت: رفتم رو مبل نشستم
ویو ای ان
وقتی رفتم تو ا.ت رفت رو مبل نشست و سگشم دور و ورش بود عصابم خورد شده بود صبح تا شبح فقط به اون سگش اهمیت میداد انگار نه انگار ماهم اینا ادمیم
ا.ت: چیشده کشتی هات غرق شده
ای ان: مگه واست مهمه و رفتم تو اتاقم و لباسم رو عوض کردم
ویو ا.ت
حس میکنم چند روزه داره به پنی حسودی میکنه و مطمئن بودم و از طرز رفتارش دیگه مطمئن شدم رفتش تو اتاق و منم رفتم تو اتاق و لباسش رو در اورده بود تکیه دادم به دیوار اتاق و داشتم نگاهش میکردم دید منو ولی بهم اهمیت نداد و از بغلم رد شد صداش کردم
ا.ت: ای ان
ای ان: اهمیت نداد
ا.ت: یااااا چرا اینجوری میکنی
ای ان: حالا دیدی وقتی بهم اهمیت نمیدی چه حسی داره
ا.ت: رفتم بغلش کردم باشه ببخشید
ای ان: وقتی بغلم کرد خیلی کیوت شده بود من اصلا دلم نمیاد با این قهر باشم و بغلش کردم
ا.ت: حسود خودمی
ای ان: نخیر اصلا هم حسود نیستم
ا.ت: توکه راست میگی
ای ان: اره اصلا من حسودم نمیخوام یه سگ تورو از من بگیره
ا.ت: هر چیزی ام بیاد توی این خونه من همیسه عاشقتم فهمیدی
ای ان: اوهوم(بوسه)
پایان
ویو ا.ت
داشتم با پنی بازی میکردم که یهو صدای در اومد فهمیدم که جونگینه درو باز کردم که دیدم بله خودشه
ا.ت: مگه تو کلید نداری؟
ای ان: چرا ولی میخوام اولین کسی که میبینمش تو باشی🙃
ا.ت: رفتم رو مبل نشستم
ویو ای ان
وقتی رفتم تو ا.ت رفت رو مبل نشست و سگشم دور و ورش بود عصابم خورد شده بود صبح تا شبح فقط به اون سگش اهمیت میداد انگار نه انگار ماهم اینا ادمیم
ا.ت: چیشده کشتی هات غرق شده
ای ان: مگه واست مهمه و رفتم تو اتاقم و لباسم رو عوض کردم
ویو ا.ت
حس میکنم چند روزه داره به پنی حسودی میکنه و مطمئن بودم و از طرز رفتارش دیگه مطمئن شدم رفتش تو اتاق و منم رفتم تو اتاق و لباسش رو در اورده بود تکیه دادم به دیوار اتاق و داشتم نگاهش میکردم دید منو ولی بهم اهمیت نداد و از بغلم رد شد صداش کردم
ا.ت: ای ان
ای ان: اهمیت نداد
ا.ت: یااااا چرا اینجوری میکنی
ای ان: حالا دیدی وقتی بهم اهمیت نمیدی چه حسی داره
ا.ت: رفتم بغلش کردم باشه ببخشید
ای ان: وقتی بغلم کرد خیلی کیوت شده بود من اصلا دلم نمیاد با این قهر باشم و بغلش کردم
ا.ت: حسود خودمی
ای ان: نخیر اصلا هم حسود نیستم
ا.ت: توکه راست میگی
ای ان: اره اصلا من حسودم نمیخوام یه سگ تورو از من بگیره
ا.ت: هر چیزی ام بیاد توی این خونه من همیسه عاشقتم فهمیدی
ای ان: اوهوم(بوسه)
پایان
۹.۴k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.