< مغرور فداکار >
< مغرور فداکار >
(پارت ۲۲)
ویو ها ایل :
چشامو باز کردم...
سورا جفتم بود....
-چیشده..
٫وقتی خبرو رو شنیدی اینطور شدی ... چند ساعته بیهوشی
... همه چی یادم اومد
ویو گذشته **
¢متاسفم خون زیادی از دست داده بود...
قلبش دیگ کار نمیکرد....
متاسفم تمام تلاشمو کردم ...
واسه تحویل جسد باید پلیس خبر کنیم
-قلبم دیگ نمیزد.... دیوونه شده بودم 💔
ویو حال **
شروع کردم گریه کردن... سورا بغلم کرد...
- مرددددد نه نه بگو شوخیه بگو سورااا(گریه و داد)
٫گریه کن ... اروم باش فدات شم
- باید برم جسدو ببینم تا مطمعن شمممم
٫اروم باش... بیا بریم بیرون...
-اقای جئون کوک کجاس
&دخترم اروم باش....
-بزارین ببینمش مطمعن شم...
& دیر شده... بیا بریم مراسم شروع شده
فقط گریه میکردم....
ویو ها ایل **چند ماه بعد
چند ماهیی گذشته بود و از کارم استعفا دادم تا حالم بهتر شه...
ولی تاثیری نداشت... سورا میومد به من سر میزد...
زندگی برام سخت شده بود
نمیدونستم انقد دوسش دارم باید زودتر اعتراف میکردم...
دوست دارم ببینمش و بهش بگم دوست دارم ولی....
فکر کنم افسرده شدم... زندگیم پوچ و بیهوده شده...
چطوری انقد وابسته اش شده بودم...
من تو بچگی خانوادمو از دست دادم...
اون اولین نفر بعد پدرم بود ک بهم اهمیت میداد...
کارام دست خودم نبود
رفتم سمت جاهایی ک با کوک میرفتم...
خاطره هامو زنده کردم...
این همون فروشگاهه بود واسه اولین بار ک رفتیم لباس گرفتیم...
اینم همون ارایشگاهه و اخرین مکان...
رفتم سر پشت بوم یکم هوا بخورم...
ارتفاع زیاد بود و میترسیدم....باخودم حرف میزدم
اگه زنده بودی بغلم میکردی نه؟
شروع کردم به گریه و زاری
چرا پیشم نموندی
چرا بخاطر غرورت نگفتی دوسم داری
منو تنها گذاشتی خودت رفتی....
دیگ نمیتونم تحمل کنم.
پامو گذاشتم و رفتم بالا...
اگه بمیریم منم میام پیشت...
چطوره؟ دوست داری؟...
+ سیاهی مطلق +
پایان فصل ۱...
تو خماری بمونین عزیزانم... 😂🫂
چند روز دیگ فصل دو رو میزارم باید ایده پیدا کنم چند روزی ب فکر کردن احتیاج دارم... 🫀🌚
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
(پارت ۲۲)
ویو ها ایل :
چشامو باز کردم...
سورا جفتم بود....
-چیشده..
٫وقتی خبرو رو شنیدی اینطور شدی ... چند ساعته بیهوشی
... همه چی یادم اومد
ویو گذشته **
¢متاسفم خون زیادی از دست داده بود...
قلبش دیگ کار نمیکرد....
متاسفم تمام تلاشمو کردم ...
واسه تحویل جسد باید پلیس خبر کنیم
-قلبم دیگ نمیزد.... دیوونه شده بودم 💔
ویو حال **
شروع کردم گریه کردن... سورا بغلم کرد...
- مرددددد نه نه بگو شوخیه بگو سورااا(گریه و داد)
٫گریه کن ... اروم باش فدات شم
- باید برم جسدو ببینم تا مطمعن شمممم
٫اروم باش... بیا بریم بیرون...
-اقای جئون کوک کجاس
&دخترم اروم باش....
-بزارین ببینمش مطمعن شم...
& دیر شده... بیا بریم مراسم شروع شده
فقط گریه میکردم....
ویو ها ایل **چند ماه بعد
چند ماهیی گذشته بود و از کارم استعفا دادم تا حالم بهتر شه...
ولی تاثیری نداشت... سورا میومد به من سر میزد...
زندگی برام سخت شده بود
نمیدونستم انقد دوسش دارم باید زودتر اعتراف میکردم...
دوست دارم ببینمش و بهش بگم دوست دارم ولی....
فکر کنم افسرده شدم... زندگیم پوچ و بیهوده شده...
چطوری انقد وابسته اش شده بودم...
من تو بچگی خانوادمو از دست دادم...
اون اولین نفر بعد پدرم بود ک بهم اهمیت میداد...
کارام دست خودم نبود
رفتم سمت جاهایی ک با کوک میرفتم...
خاطره هامو زنده کردم...
این همون فروشگاهه بود واسه اولین بار ک رفتیم لباس گرفتیم...
اینم همون ارایشگاهه و اخرین مکان...
رفتم سر پشت بوم یکم هوا بخورم...
ارتفاع زیاد بود و میترسیدم....باخودم حرف میزدم
اگه زنده بودی بغلم میکردی نه؟
شروع کردم به گریه و زاری
چرا پیشم نموندی
چرا بخاطر غرورت نگفتی دوسم داری
منو تنها گذاشتی خودت رفتی....
دیگ نمیتونم تحمل کنم.
پامو گذاشتم و رفتم بالا...
اگه بمیریم منم میام پیشت...
چطوره؟ دوست داری؟...
+ سیاهی مطلق +
پایان فصل ۱...
تو خماری بمونین عزیزانم... 😂🫂
چند روز دیگ فصل دو رو میزارم باید ایده پیدا کنم چند روزی ب فکر کردن احتیاج دارم... 🫀🌚
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
۴.۸k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.