توت فرنگی خجالتی
🍓🍓🍓
پارت ۳۴: خنده و شوک همزمان
یک پرنده دیگر روی سر تهیونگ نشست و او جیغ کشید:
«نههه! حتی پرندهها هم طرفدارش هستند!»
ا.ت با لبخند سردش گفت:
«نگران نباش… استاد سقوط همه چیز را تحت کنترل دارد.»
تهیونگ همزمان میخندید و ترسیده بود، و حس تازهای از کنجکاوی و هیجان در دلش شکل گرفت.
---
پارت ۳۵: لحظه احساسی در آشوب
تهیونگ روی زمین نشسته بود و نفسش تند میزد.
در دلش فکر کرد:
«این آدم… عجیب و دیوونه است، اما چرا نمیتونم نگاهش را از خودم بردارم؟»
لحظهای سکوت کرد و صدای خنده بچهها را از دور شنید، و دلش نرم شد.
---
پارت ۳۶: طنز دیوانهوار دوباره
توپ دیگری پرتاب شد و تهیونگ روی زمین افتاد.
ا.ت توپ را گرفت و با حرکت نمایشی آن را به سمت بچهها پرتاب کرد.
بچهها تقلید کردند و یکی روی نیمکت افتاد، یکی روی زمین غلتید و جیغ کشید.
تهیونگ همزمان میخندید و میترسید.
---
پارت ۳۷: ترکیب طنز و احساس
تهیونگ به آرامی بلند شد، دستش را روی شقیقه گذاشت و زمزمه کرد:
«این مدرسه… یه کارتون زنده است… اما چرا قلبم وقتی به ا.ت نگاه میکنم، تند میزنه؟»
ا.ت با همان نگاه نافذ و لبخند سردش، تهیونگ را نگاه کرد و هیچ حرفی نزد، اما حس فهمیدن و توجهش منتقل شد.
پارت ۳۴: خنده و شوک همزمان
یک پرنده دیگر روی سر تهیونگ نشست و او جیغ کشید:
«نههه! حتی پرندهها هم طرفدارش هستند!»
ا.ت با لبخند سردش گفت:
«نگران نباش… استاد سقوط همه چیز را تحت کنترل دارد.»
تهیونگ همزمان میخندید و ترسیده بود، و حس تازهای از کنجکاوی و هیجان در دلش شکل گرفت.
---
پارت ۳۵: لحظه احساسی در آشوب
تهیونگ روی زمین نشسته بود و نفسش تند میزد.
در دلش فکر کرد:
«این آدم… عجیب و دیوونه است، اما چرا نمیتونم نگاهش را از خودم بردارم؟»
لحظهای سکوت کرد و صدای خنده بچهها را از دور شنید، و دلش نرم شد.
---
پارت ۳۶: طنز دیوانهوار دوباره
توپ دیگری پرتاب شد و تهیونگ روی زمین افتاد.
ا.ت توپ را گرفت و با حرکت نمایشی آن را به سمت بچهها پرتاب کرد.
بچهها تقلید کردند و یکی روی نیمکت افتاد، یکی روی زمین غلتید و جیغ کشید.
تهیونگ همزمان میخندید و میترسید.
---
پارت ۳۷: ترکیب طنز و احساس
تهیونگ به آرامی بلند شد، دستش را روی شقیقه گذاشت و زمزمه کرد:
«این مدرسه… یه کارتون زنده است… اما چرا قلبم وقتی به ا.ت نگاه میکنم، تند میزنه؟»
ا.ت با همان نگاه نافذ و لبخند سردش، تهیونگ را نگاه کرد و هیچ حرفی نزد، اما حس فهمیدن و توجهش منتقل شد.
- ۳۵۷
- ۲۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط