وقتی هر دو تون مافیا هستی...
وقتی هر دو تون مافیا هستی...
پارت بیست و یکم (آخر)
ویو ا.ت
+میدونم اشتباه کردم ولی...دوست دارم
_برو
+نمیخوام ...نمیرم
که...
جیمین از روی تخت بلند شد رفت سمت در و در رو باز کرد
_برو بیرون
+دوست دارم و نمیخوام....
هنوز حرفم کامل نشده بود که گرمی رو روی لبام حس کردم
ا.اون جیمین بود که داشت منو میبوسید بعد از پنج مین ولم کرد و رفت بیرون
+جیمین ...جیمین (داد)
داد زدم سریع رفتم بیرون دیدم داره داخل آشپزخونه قهوه درست میکنه
رفتم پیشش
+الان این کارت یعنی چی ؟!
_کدوم کار ؟!
+همین که منو بوسیدی
_من چیزی یادم نمیاد
+هی اذیت نکن
_من خیلی هم جدی هم
+باشه پس ...یعنی تو ...منو دوست ندا...
_دوست دارم
+چ،چی؟؛
_دوست دارم ...خیلی هم دوست دارم و نمیتونم ...
+مهم نیست ...منم دوست دارم
داشتیم حرف میزدیم که کوک اومد
&کفتر های عاشق مهمون داریم
+تو مهمونی؟!
&نه ...اینا مهمونن
یونگی و نامجون جیهوپ همراه با چهار تا دختر اومدن
پرش زمانی به یک ساعت بعد
+پس دوست دختر داشتید
یونگی@:ا.ت...
+تو که گفتی هیچ خری رو نمیگیری
دوست دختر یونگی (د.ی): یونگی!
@دروغ میگه به خدا
+چی!! نزار بگم ...
@ا.ت خفه شو
کوک#:ا.ت بیا کارت دارم
+هومم
رفتم با کوک داخل آشپزخونه که...
#میدونی که خیلی دوست دارم
+چ،چییی؟!
#وحشی اون دختره میا رو برام اوکی کن
+آها خب حالا فکر کنم ببینم بچه خوبی هستی یا نه
#هی
+باشه باشه
ویو راوی
بعد یک سال جیمین ا.ت ازدواج کردن و بعد سه سال صاحب دو تا بچه شدند یه دختر و یه پسر
هیونجین و سانا
پایان
میدونم خیلی دیر گذاشتم مدرسه ها داره باز میشه واقعا سرم شلوغه ولی دو تا فیک از نامجون و جین دارم اگر وقت کردم میزارم خیلی باحاله
دوستون دارم
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN#fake
پارت بیست و یکم (آخر)
ویو ا.ت
+میدونم اشتباه کردم ولی...دوست دارم
_برو
+نمیخوام ...نمیرم
که...
جیمین از روی تخت بلند شد رفت سمت در و در رو باز کرد
_برو بیرون
+دوست دارم و نمیخوام....
هنوز حرفم کامل نشده بود که گرمی رو روی لبام حس کردم
ا.اون جیمین بود که داشت منو میبوسید بعد از پنج مین ولم کرد و رفت بیرون
+جیمین ...جیمین (داد)
داد زدم سریع رفتم بیرون دیدم داره داخل آشپزخونه قهوه درست میکنه
رفتم پیشش
+الان این کارت یعنی چی ؟!
_کدوم کار ؟!
+همین که منو بوسیدی
_من چیزی یادم نمیاد
+هی اذیت نکن
_من خیلی هم جدی هم
+باشه پس ...یعنی تو ...منو دوست ندا...
_دوست دارم
+چ،چی؟؛
_دوست دارم ...خیلی هم دوست دارم و نمیتونم ...
+مهم نیست ...منم دوست دارم
داشتیم حرف میزدیم که کوک اومد
&کفتر های عاشق مهمون داریم
+تو مهمونی؟!
&نه ...اینا مهمونن
یونگی و نامجون جیهوپ همراه با چهار تا دختر اومدن
پرش زمانی به یک ساعت بعد
+پس دوست دختر داشتید
یونگی@:ا.ت...
+تو که گفتی هیچ خری رو نمیگیری
دوست دختر یونگی (د.ی): یونگی!
@دروغ میگه به خدا
+چی!! نزار بگم ...
@ا.ت خفه شو
کوک#:ا.ت بیا کارت دارم
+هومم
رفتم با کوک داخل آشپزخونه که...
#میدونی که خیلی دوست دارم
+چ،چییی؟!
#وحشی اون دختره میا رو برام اوکی کن
+آها خب حالا فکر کنم ببینم بچه خوبی هستی یا نه
#هی
+باشه باشه
ویو راوی
بعد یک سال جیمین ا.ت ازدواج کردن و بعد سه سال صاحب دو تا بچه شدند یه دختر و یه پسر
هیونجین و سانا
پایان
میدونم خیلی دیر گذاشتم مدرسه ها داره باز میشه واقعا سرم شلوغه ولی دو تا فیک از نامجون و جین دارم اگر وقت کردم میزارم خیلی باحاله
دوستون دارم
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN#fake
۴.۷k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.