فلش بک به 7 سال پیش یعنی یک سال بعد از آرمی شدنت که 17 سا
فلش بک به 7 سال پیش یعنی یک سال بعد از آرمی شدنت که 17 سالت بود❤️» خسته و کوفته از مدرسه اومدم 😪بی حوصله اومدم تو اتاقم و کیفمو دراوردم و پرت کردم ی گوشه. با همون لباس ها ولو شدم رو تختم... 😕چرا انقد خسته بودم؟ من همیشه خستم ولی الان خیلی بیشتر😟😩 دلم میخواست بخوابم ولی میدونستم خوابم نمیبره. عادت نداشتم بعد از مدرسه بخوابم. پس با هزار زحمت یه تکونی به خودم دادم (نویسنده: تنبل کی بودی تو😙ا/ت:خفع😐) و گوشیم که روی میز عسلی کنار تختم بود رو برداشتم و آهنگ فیک لاو رو پلی کردم... وای خدا باز دوباره اشکم در اومد😞(بچه ها فیک لاو اون موقع هنوز وجود نداشت ولی شما فک کنین بود😅) این آهنگ منو یاد چیزایی میندازه که اشکمو در میارن... 😢 اینکه من هیچ وقت نمیتونم بی تی اس رو از نزدیک ببینم اینکه نمیتونم بهشون بگم چقـدر دوستشون دارم اینکه من با تمام وجود دوستشون دارم و اونا خیلی برای من با ارزش هستن ولی... اونا... حتی نمیدونن من وجود دارممم🙂😭😭😭😭😭😭😭😭😭 تقریبا هر روز دارم گریه میکنم 😞خسته شدم دیگه از این حال و روز😣... «برمیگردیم به زمان حال❤️» راوی : الان ا/ت 24 سالشه و از ایران به آمریکا مهاجرت کردن.هنوز پیش خانوادش زندگی میکنه. ا/ت هنوز هم آرزو داره بی تی اسو از نزدیک ببینه و با تمام وجود عاشق بی تی اسه. از زبون ا/ت : ... با زنگ آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم 😴من هر روز صبح حدود ساعت 9 بیدار میشم، دستی به سر و روم میکشم، صبحونم رو میخورم و میرم پارک نزدیک خونه تا یه کم ورزش صبحگاهی انجام بدم💁 (نویسنده : اوه تنبل خانممون زرنگ شده😏 ا/ت: وا من زرنگ بودم چشات نمیدید😒 نویسنده : اره حتما😏😏😂) رو تختم نشستم ولی اذیتم.... یه چیزی نمیذاره آرامش داشته باشم...
پارت بعد تو راه
پارت بعد تو راه
۲۰.۸k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.