سناریو
سناریو:
وقتی از هم جدا شدین و بعد از مدتها تورو توی رستوران میبینن که میز بغلشون نشستی
نامجون: وقتی دید که تنها نشستی خواست یه بار دیگه شانسشو امتحان کنه اومد سر میزت وقتی سرتو بالا آوردی باهاش چشم تو چشم شدی
ا/ت: اینجا چه غلطی میکنی نامجون؟
نامی: چیه نمیتونم با دوستدخترم تنها باشم؟
ا/ت: چیه نکنه عشقت ولت کرده داری به من ابراز علاقه میکنی
نامی: عشقم الان جلوم نشسته
جین: تقریبا یک ساعت بود که بهت خیره شده بود و بالاخره صبرت لبریز شد و برگشتی بهش نگاه کردی که اونم از فرصت استفاده کرد و یه چشمک بهت زد و تو سریع صورتتو برگردوندی که همون لحظه صدای پوزخندش رو شنیدی
جین: هنوز هم مثل قبلی
شوگا: یکی از دوستاش بهش زنگ زد و گفت تورو همراه یه پسر تو رستوران دیده اونم از خداخواسته سریع اومد اونجا و میز بغلتو انتخاب کرد و تمام حرکاتتو با دقت زیر نظر گرفت
جیهوپ: یه سال از جداشدنتون میگذشت و حتی یکبار هم اتفاقی جایی همدیگه رو ندیده بودید. اونروز با یکی از دوستاش تو رستوران قرار داشت،وقتی وارد رستوران شد با دیدنت توی اون لباس باز مغزش فیوز پروند اما بیشتر از اینکه تورو اونجا دیده بود دهنش باز مونده بود. بیپروا بلند میشه و میاد سمتت و تو فکر میکنی دوستته
ا/ت: خوش اومدی عشقم
همینکه سرتو بالا گرفتی با قیافه قرمزش روبرو شدی
جیهوپ: عشقم؟(عصبی
جیمین: با یکی از دوستای پسرت از دوران دانشگاه قرار داشتی از قضا جیمین هم اونجا بود
وارد رستوران شدی ولی متوجه جیمین نشدی که میزش کنار میزت بود اما خود جیمین از اون اول که وارد رستوران شدی، زیر نظر گرفتت
داشتی با دوستت حرف میزدی که یه مشکلی براش پیش میاد و مجبور میشه زود بره
وقتی تنها میشی جیمین از فرصت استفاده میکنه و میاد سر میزت میشینه
ا/ت: جیمین؟!
جیمین: چه عجب ما شما رو دیدیم
*کلافه میشی*
ا/ت: چی میخوای جیمین؟
جیمین: تو رو
تهیونگ: داشتی با دوستت غذا میخوردین که نوشیدنی میریزه رو لباست و میری تو دستشویی تا تمیزش کنی
داشتی لباست رو تمیز میکردی که تهیونگ وارد سرویس میشه و در رو قفل میکنه
ا/ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
ته: اومدم زنمو ببرم خونه
ا/ت: زیاد چرت و پرت میگیا برو بیرون وگرنه جیغ میزنم
*ته کمربندشو باز میکنه*
تهیونگ: هرچقدر دوست داری جیغ و داد کن
جونگکوک تو کامنت
#سناریو
وقتی از هم جدا شدین و بعد از مدتها تورو توی رستوران میبینن که میز بغلشون نشستی
نامجون: وقتی دید که تنها نشستی خواست یه بار دیگه شانسشو امتحان کنه اومد سر میزت وقتی سرتو بالا آوردی باهاش چشم تو چشم شدی
ا/ت: اینجا چه غلطی میکنی نامجون؟
نامی: چیه نمیتونم با دوستدخترم تنها باشم؟
ا/ت: چیه نکنه عشقت ولت کرده داری به من ابراز علاقه میکنی
نامی: عشقم الان جلوم نشسته
جین: تقریبا یک ساعت بود که بهت خیره شده بود و بالاخره صبرت لبریز شد و برگشتی بهش نگاه کردی که اونم از فرصت استفاده کرد و یه چشمک بهت زد و تو سریع صورتتو برگردوندی که همون لحظه صدای پوزخندش رو شنیدی
جین: هنوز هم مثل قبلی
شوگا: یکی از دوستاش بهش زنگ زد و گفت تورو همراه یه پسر تو رستوران دیده اونم از خداخواسته سریع اومد اونجا و میز بغلتو انتخاب کرد و تمام حرکاتتو با دقت زیر نظر گرفت
جیهوپ: یه سال از جداشدنتون میگذشت و حتی یکبار هم اتفاقی جایی همدیگه رو ندیده بودید. اونروز با یکی از دوستاش تو رستوران قرار داشت،وقتی وارد رستوران شد با دیدنت توی اون لباس باز مغزش فیوز پروند اما بیشتر از اینکه تورو اونجا دیده بود دهنش باز مونده بود. بیپروا بلند میشه و میاد سمتت و تو فکر میکنی دوستته
ا/ت: خوش اومدی عشقم
همینکه سرتو بالا گرفتی با قیافه قرمزش روبرو شدی
جیهوپ: عشقم؟(عصبی
جیمین: با یکی از دوستای پسرت از دوران دانشگاه قرار داشتی از قضا جیمین هم اونجا بود
وارد رستوران شدی ولی متوجه جیمین نشدی که میزش کنار میزت بود اما خود جیمین از اون اول که وارد رستوران شدی، زیر نظر گرفتت
داشتی با دوستت حرف میزدی که یه مشکلی براش پیش میاد و مجبور میشه زود بره
وقتی تنها میشی جیمین از فرصت استفاده میکنه و میاد سر میزت میشینه
ا/ت: جیمین؟!
جیمین: چه عجب ما شما رو دیدیم
*کلافه میشی*
ا/ت: چی میخوای جیمین؟
جیمین: تو رو
تهیونگ: داشتی با دوستت غذا میخوردین که نوشیدنی میریزه رو لباست و میری تو دستشویی تا تمیزش کنی
داشتی لباست رو تمیز میکردی که تهیونگ وارد سرویس میشه و در رو قفل میکنه
ا/ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
ته: اومدم زنمو ببرم خونه
ا/ت: زیاد چرت و پرت میگیا برو بیرون وگرنه جیغ میزنم
*ته کمربندشو باز میکنه*
تهیونگ: هرچقدر دوست داری جیغ و داد کن
جونگکوک تو کامنت
#سناریو
- ۱۶.۳k
- ۱۲ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط