My daddy Ⓟ⁶¹
My daddy Ⓟ⁶¹
ویو ات
پامون گذاشتیم تو پارتی پر از دخترای هر. زه بود باید هواسم به جیمین باشه که زیاد روی نکنه تو مشروب خوردن بهم دیدیم 2 تا پسر جذاب دارن میان سمتمون
جیمین:ببین کی اینجاست
شوگا:چطوری
جونگ کوک:اقای پارک جیمین پارسال دوست امسال اشنا چه خبر
شوگا:نه بابا رلم که زدی جون
جونگ کوک:دختر به این جذابیو معرفی نمی کنی
جیمین:هعع😊تهیونگ نگفته
شوگا:چیو
جیمین:من ازدواج کردم
جونگ کوک:چی
شوگا:واقعا بیشور مارو هم دعوت نکردی نه؟
جیمین:هععع بریم یه نوشیدنی بگیر
جونگ کوک:اممم از اشناییت خوشبختم زن جیمین
ات:اسمم ات اس
اسم تو چیه
جونگ کوک:جونگ کوک
شوگا:صدات چه قشنگه ات
ات:هعع😂😅 مرسی
جیمین:بریم یه نوشیدنی بگیریم؟ (کمی با داد)
ات:بریم
میرن نوشیدنی میگیرم جیمین شوگا جونگ کوک ویسکی میگیرن برای ات اب پرتقال
شوگا:ات تو مشروب نمی خوری
ات:نه چون اصلا دوست دارم
جونگ کوک:اووو از این دخترا خوشم میاد
جیمین:جونگ کوک
داری زیاد روی میکنی
تهیونگ کو
شوگا:الان میاد
ات:(در گوش جیمین)
جیمین یکم زیاد روی نمی کنی یا این کارات یهو دیدی دعوا شد
جیمین:پرتقالتو بخور
تهیونگ میاد
تهیونگ:خوش اومدین بچه ها
ات:مرسی خوبی تهیونگ
تهیونگ:عالی
عه گردنبندی که من خریدم انداختی واقعا به ترقوه هات میاد
جیمین:هععع چه خبرا
تهیونگ :خبری نیست
بچه ها بیایین برقصیم
ات جونگ کوک شوگا:باشه
جیمین:تو کجا
ات:من نرقصم
جیمین:نه لباست کوتاه نمیشه
تهیونگ:عاحححح جیمین انقد گیر نده ات بیا
جیمین:میگم نه
بریم
ات تو اینجا میشینی(به صندلی اشاره میکنه)
ات:اوففف باشه
میرن میرقصن
ویو ات
اه اه اه جیمین همش داره بهم گیر میده از این اخلاقش اصلا خوشم نمیاد نشسته بودم یه گوشه تنها اینور اون ور نگاه میکردم اب پرتقالمو می خوردم که یهو دختری اومد کنارم که یه صندلی دیگه نشست
دختر رو با ﷼نشون می دم
﷼:هی چطوری
ات:مرسی
﷼:نظرت چیه بریم برقصیم اینجا تنهایی
ات:نمی تونم برقصم
﷼:چرا بخاطر لباست میخای من یکی بهت بدم
ات:نه مرسی
﷼:دوست پسر داری
ات:نه
﷼:ازدواج کردی
ات:اره
﷼:خب شوهرت کو
ات:داره اون وسط قر میده
﷼:ناراحتی
ات:از این ناراحت که نمی تونم باهاش برقصم همش گیر میده
﷼:ایششش دختر خودتو بخاطر اینا ناراحت نکن
اسم من هانا اسم تو چیه
ات:ات از اشناییت خوشبختم هانا
﷼:چطوره یه دوست صمیمی بشیم
ات:اگه جیمین بزاره
﷼:جیمین😳
ات:اهوم چیه
﷼:دختر با بزرگترین مافیا کره ازدواج کردی پشمام چطوری مخشو زدی
ات:من مخشو نزدم اون زد
﷼:چجوری تعریف کن
ات:عاحححح اصلا حال توضیح دادن ندارم ماجرا داره
﷼:شمارتو بده
ات:گوشیمو ازم گرفته
(هانا ات هم جوری داشتن صحبت میکردن که یهو جیمین چشمشو انداخت به جیمین و با چیزی مواجه شد که چشماش 4تا شد جیمین داشت بایه دختر میرقصید دختر خودشو می مالید به د. یک جیمین🗿💔🔪)
ات:بلهههههه😳
﷼:چیه
ات:هانا برو به دیجی بگو اهنگو خفه کنه
﷼:چرا
ات:گفتم برو(عربده )
میره اهنگ قطع میشه
ات:اقای پارک جیمین چشمم روشن واقعا که (عربده از صندلی بلند میشه میره سمت جیمین)
جیمین:ات
ات:چیه بگو چیه فک کنم توضیحی داشته باشی ها داری اصلا هاها بگو ببینم.......
شرط پارت بعد:
۳۵لایک۳۵کامنت
ویو ات
پامون گذاشتیم تو پارتی پر از دخترای هر. زه بود باید هواسم به جیمین باشه که زیاد روی نکنه تو مشروب خوردن بهم دیدیم 2 تا پسر جذاب دارن میان سمتمون
جیمین:ببین کی اینجاست
شوگا:چطوری
جونگ کوک:اقای پارک جیمین پارسال دوست امسال اشنا چه خبر
شوگا:نه بابا رلم که زدی جون
جونگ کوک:دختر به این جذابیو معرفی نمی کنی
جیمین:هعع😊تهیونگ نگفته
شوگا:چیو
جیمین:من ازدواج کردم
جونگ کوک:چی
شوگا:واقعا بیشور مارو هم دعوت نکردی نه؟
جیمین:هععع بریم یه نوشیدنی بگیر
جونگ کوک:اممم از اشناییت خوشبختم زن جیمین
ات:اسمم ات اس
اسم تو چیه
جونگ کوک:جونگ کوک
شوگا:صدات چه قشنگه ات
ات:هعع😂😅 مرسی
جیمین:بریم یه نوشیدنی بگیریم؟ (کمی با داد)
ات:بریم
میرن نوشیدنی میگیرم جیمین شوگا جونگ کوک ویسکی میگیرن برای ات اب پرتقال
شوگا:ات تو مشروب نمی خوری
ات:نه چون اصلا دوست دارم
جونگ کوک:اووو از این دخترا خوشم میاد
جیمین:جونگ کوک
داری زیاد روی میکنی
تهیونگ کو
شوگا:الان میاد
ات:(در گوش جیمین)
جیمین یکم زیاد روی نمی کنی یا این کارات یهو دیدی دعوا شد
جیمین:پرتقالتو بخور
تهیونگ میاد
تهیونگ:خوش اومدین بچه ها
ات:مرسی خوبی تهیونگ
تهیونگ:عالی
عه گردنبندی که من خریدم انداختی واقعا به ترقوه هات میاد
جیمین:هععع چه خبرا
تهیونگ :خبری نیست
بچه ها بیایین برقصیم
ات جونگ کوک شوگا:باشه
جیمین:تو کجا
ات:من نرقصم
جیمین:نه لباست کوتاه نمیشه
تهیونگ:عاحححح جیمین انقد گیر نده ات بیا
جیمین:میگم نه
بریم
ات تو اینجا میشینی(به صندلی اشاره میکنه)
ات:اوففف باشه
میرن میرقصن
ویو ات
اه اه اه جیمین همش داره بهم گیر میده از این اخلاقش اصلا خوشم نمیاد نشسته بودم یه گوشه تنها اینور اون ور نگاه میکردم اب پرتقالمو می خوردم که یهو دختری اومد کنارم که یه صندلی دیگه نشست
دختر رو با ﷼نشون می دم
﷼:هی چطوری
ات:مرسی
﷼:نظرت چیه بریم برقصیم اینجا تنهایی
ات:نمی تونم برقصم
﷼:چرا بخاطر لباست میخای من یکی بهت بدم
ات:نه مرسی
﷼:دوست پسر داری
ات:نه
﷼:ازدواج کردی
ات:اره
﷼:خب شوهرت کو
ات:داره اون وسط قر میده
﷼:ناراحتی
ات:از این ناراحت که نمی تونم باهاش برقصم همش گیر میده
﷼:ایششش دختر خودتو بخاطر اینا ناراحت نکن
اسم من هانا اسم تو چیه
ات:ات از اشناییت خوشبختم هانا
﷼:چطوره یه دوست صمیمی بشیم
ات:اگه جیمین بزاره
﷼:جیمین😳
ات:اهوم چیه
﷼:دختر با بزرگترین مافیا کره ازدواج کردی پشمام چطوری مخشو زدی
ات:من مخشو نزدم اون زد
﷼:چجوری تعریف کن
ات:عاحححح اصلا حال توضیح دادن ندارم ماجرا داره
﷼:شمارتو بده
ات:گوشیمو ازم گرفته
(هانا ات هم جوری داشتن صحبت میکردن که یهو جیمین چشمشو انداخت به جیمین و با چیزی مواجه شد که چشماش 4تا شد جیمین داشت بایه دختر میرقصید دختر خودشو می مالید به د. یک جیمین🗿💔🔪)
ات:بلهههههه😳
﷼:چیه
ات:هانا برو به دیجی بگو اهنگو خفه کنه
﷼:چرا
ات:گفتم برو(عربده )
میره اهنگ قطع میشه
ات:اقای پارک جیمین چشمم روشن واقعا که (عربده از صندلی بلند میشه میره سمت جیمین)
جیمین:ات
ات:چیه بگو چیه فک کنم توضیحی داشته باشی ها داری اصلا هاها بگو ببینم.......
شرط پارت بعد:
۳۵لایک۳۵کامنت
۵۰.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.