به شدت نیاز داشتم با کسی حرف بزنم و از ایدهها و داستانه

به شدت نیاز داشتم با کسی حرف بزنم و از ایده‌ها و داستان‌هایی که تو سرمه واسش بگم!
تلفن رو برداشتم تا شماره‌ای رو بگیرم اما هیچ کس رو نداشتم دفترچه تلفن من پُر از اسم‌های جور واجوره، اما وقتی دنبال کسی میگردم تا بتونم باهاش حرف بزنم، میبینم که به صورت مفتضحانه‌ای هیچ کسی رو ندارم و اون اعدادی که جلویِ اسم‌ها نوشته شده مثل اعدادی که روی یک چک بی محل نوشته شده باشه، بی‌ارزش و مسخره‌ان..!

"روزبه‌معین"

.ن : بی انصافی نمیکنم ... طو هستی و من دوستت دارم و از طرف تو هم دوست داشته میشم ... اما باور کن حال خوشی ندارم چند وقته ... پژمرده ام ... انگار تازه به عمق تنهایی ام پی بردم ...ببخشم که انقدر بد هستم ...البته طو اینجا نیستی که اینارو بخونی و منم نمیدونم چرا دارم اینا رو اینجا تایپ میکنم ... !
...نمیدونم... اصلا شرحی زحال و حالی ز شرح نیست جانا ....😔 💔
دیدگاه ها (۳)

داشت میگفت تو چرا اینجوری شدیچرا نمیشه یه کلمه باهات حرف زدی...

چه خوش است راز گفتن، به حریفِ نکته سنجیکه سخن نگفته باشی، به...

آیا کسی آن ‌قدر دوستت داردکه از جهان نترسی ؟ #شمس_لنگرودی

واقعا دوستت دارم! گرچه شاید گاهی چنین به نظر نرسد، گاه شاید ...

دستای بدون تتوی جئون جونگکوک

p⁵یونگی ویو: به حرفای نامجون و جیمین برای هزارمین بار فکر کر...

شوهر دو روزه. پارت۸۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط