از خواب ها پرید از گریه ی شدید

.
[از خواب ها پرید، از گریه ی شدید
اما کسی نبود... اما کسی ندید...]
.
از خواب می پرم، از گریه ی زیاد
از یک پرنده که خود را به باد داد

از خواب می پری از لمس دست هاش
و گریه می کنی زیر ِ پتو یواش

از خواب می پرم می ترسم از خودم
دیوانه بودم و دیوانه تر شدم

از خواب می پری سرشار خواهشی
سردرد داری و سیگار می کشی

از خواب می پرم از بغض و بالشم
که تیر خورده ام که تیر می کشم

از خواب می پری انگشت هاش در...
گنجشک پر... کلاغ پر... پر... پرنده پر...
.
از خواب می پرم خوابی که درهم است
آغوش تو کجاست؟! بدجور سردم است

از خواب می پری از داغی پتو
بالا می آوری... زل می زنی به او...
.
از خواب می پرم تنهاتر از زمین
با چند خاطره، با چند نقطه چین

از خواب می پری شب های ساکت ِ
مجبور ِ عاشقی! محکوم ِ رابطه!

از خواب می پرم از تو نفس، نفس...
قبل از تو هیچ وقت... بعد از تو هیچ کس...
.
از خواب می پری از عشق و اعتماد!
از قرص کم شده، از گریه ی زیاد

از خواب می پرم... رؤیای ناتمام!
از بوی وحشی ات لای لباس هام

از خواب می پری با جیر جیر تخت
از گرمی تنش... سخت است... سخت... سخت...
.
[از خواب ها پرید در تخت دیگری
از خواب می پرم... از خواب می پری...
.
چیزی ست در دلت، دردی ست در سرم
از خواب می پری... از خواب می پرم...]
.
سید مهدی موسوی
.
دیدگاه ها (۱)

.زمستان یعنیتو نباشیو منمراقب باشمیخ بغضموا نشود ....#مریم_ق...

آغوشی باشو مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کنبدون آنکه حر...

گم کرده ام خودم را میان حجم عظیم خواسته هایممیان رویاهای ترا...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

پارت : ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط