با تمام وسع خود پیش تو کم می آورم
با تمام وسع خود پیش تو کم می آورم
ای که می دانی و می دانم زیادی از سرم
سکه ام هرچند افتاده ست از رونق ولی
باز هم ناز تو را هر جور باشد می خرم
مانده ام در من چطوری راه پیدا کرده ای
من که یک عمر است مانند اتاقی بی درم
آفت شک از درونم رخت بر بست عاقبت
آمدی گل کرده از نو شاخه های باورم
بی گمان خواب تو را می دیدم آن شب تا سحر
بوی گل برخاست با من هر زمان از بسترم
کوشش بی خود نکن عطرت تو را لو می دهد
هر کجای شهر پنهان می شوی بو می برم
ای که می دانی و می دانم زیادی از سرم
سکه ام هرچند افتاده ست از رونق ولی
باز هم ناز تو را هر جور باشد می خرم
مانده ام در من چطوری راه پیدا کرده ای
من که یک عمر است مانند اتاقی بی درم
آفت شک از درونم رخت بر بست عاقبت
آمدی گل کرده از نو شاخه های باورم
بی گمان خواب تو را می دیدم آن شب تا سحر
بوی گل برخاست با من هر زمان از بسترم
کوشش بی خود نکن عطرت تو را لو می دهد
هر کجای شهر پنهان می شوی بو می برم
- ۱.۴k
- ۲۸ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط