همین است

همین است
جهان بطور هولناکی غم انگیز است
دوباره زمین خورده ام
دوباره گم می‌کنم خودم را
در انبوهِ آدم‌هایی‌ که نمی دانم خوشبخت هستند یا بدبخت
آدم‌هایی‌ که نمی‌دانند خوشبختم یا بد بخت
در اولین کافه
سفارش فنجانی قهوه و یک برش کیک می‌‌دهم
و فرض می‌کنم
جهان بطور معجزه آسائی پر از شادمانی است
فرض می‌کنم
همین الان یک نفر کنارم می‌‌نشیند تا تنها نباشم
فرض می‌کنم
سرِ پیچِ بعدی
خوشبختی‌ منتظر است تا من کیک و قهوه‌ام را تمام کنم
کافه را ترک می‌کنم
در میهمانی امشب
باید در آغوشِ جهانی‌ برقصم که بطور هولناکی غم‌انگیز است
باید دنیا را به یک کیک و قهوه دعوت کنم
در کافه‌ای بنشینیم پر از آدم‌های خوشبخت یا بدبخت
کافه‌ای که سر پیچ بعدی اش
یک نفر منتظر است تا قهوه ات تمام شود
دیدگاه ها (۱)

دو تا رفیق بودند همیشه با هم میرفتند میکده تا اینکه یکیشون ف...

همیشه ب یادت هستم... اما شاهدی ندارم , بجز کلاغ خانه مان ک ا...

به هر موجودي هر چقدر وحشي عشق بدي عشق مي گيري ... بجز يه موج...

عاشق کسانی باشید که شما را دیدند ، وقتی برای هرکس دیگری ناپی...

مدتی بود در کافه ی یک دانشگاه کار میکردم و شب را هم همانجا م...

ملت شما آخرش حساب کنین که هم ما داریم گوه می خوریم هم اینا !...

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط