فیک

#فیک
#نوازش_باد
Part²⁴
ک یهو دیدم آهنگ تانگو بخش شد و همه زوج زوج رفتن جلو




از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم دیگه نیازی نیست برقصم
یادمه کازوها گفت وقتی اهنگ تانگو پخش بشه دیگه نیازی نیست برقصم تا آخر مهمونی و در واقع همون بار

ویو جیمین

زود رفتم پیش یکی از خدمتکار ها و گفتم ک آهنگ تانگو بزارن
وقتی آهنگ تانگو بخش شد خیالم راهت شد
و ب آته نگاه کردم ک نفسش رو با سرعت بیرون داد و رفت سمت شراب ها

از زبون آته:
بخاطر این ک این شب رو ب خودم زهر نکنم رفتم و شراب برداشتم و کم کم خوردم


داشتم مهمون ها رو نگاه میکردم ک دیدم جیمین داره با کازوها میرقصه
اون لحضه هس مرگ رو داشتم
باید چیکار میکردم وایییی دارم دیونه میشم
پیک پیک فقط شراب میخوردم




اون قدری خورده بودم ک هیچی نفهمم و درک درستی از دور و برم نداشته باشم
ی پسر خیلی خوشتیب اومد و کنارم نشست
اولش بهش اهمیت ندادم ولی کم کم دیدم دست پسر پشت کمرم نشست و بهم نزدیک شد توی میلی متری صورتم لب زد اون خودش بود همون پسری ک چند دقیقه پیش گیر داده بود بهم

&مادمازل افتخار ی دور رقص رو ب من میدین
دیدگاه ها (۵)

#فیک #نوازش_باد Part²⁷+جیمین من.._خفه شو هرزه لباساتو بپوش(ب...

#فیک #نوازش_باد Part²⁸_نگران نباش بدون  درد انجامش میدمبه سم...

#فیک #نوازش_باد Part²³٪اینا رو بگیر برو پخش کن+اینا شرابن؟٪آ...

#فیک #نوازش_باد Part²²ی ویلا بود تقریبادم در وایسادیم و جیمی...

نام فیک: عشق مخفیPart: 34ویو ات*یکساعت طول کشید امتحانمو داد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط