دلم را بر کسی که دیگران را در نگاه دارد نمیبندم
دلم را بر کسی که دیگران را در نگاه دارد نمیبندم
به لب خندش که صدا نجوا برای دیگران دارد نمیخندم
برای گل نگهبانی سزاوارست چون یکجا زده ریشه
ولی هرگز دلم را بر گلی در گلفروشیها نمیبندم
گلی هر چند زیبا،، چون به بازار فروش امد
تمام اررشش را با گل زردی که در باغ است نمیبندم
گلی که دم به دم مشتاق چشم رهگزر باشد
اگر چون مشک عنبر بو دهد یک دم به بویش دل نمیبندم
گلاب از ان گلی گیرند که بر بلبل دلش بندست
دلم را بر گلی که هر کسی دستی بر او دارد نمیبندم
به لب خندش که صدا نجوا برای دیگران دارد نمیخندم
برای گل نگهبانی سزاوارست چون یکجا زده ریشه
ولی هرگز دلم را بر گلی در گلفروشیها نمیبندم
گلی هر چند زیبا،، چون به بازار فروش امد
تمام اررشش را با گل زردی که در باغ است نمیبندم
گلی که دم به دم مشتاق چشم رهگزر باشد
اگر چون مشک عنبر بو دهد یک دم به بویش دل نمیبندم
گلاب از ان گلی گیرند که بر بلبل دلش بندست
دلم را بر گلی که هر کسی دستی بر او دارد نمیبندم
۴.۴k
۰۵ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.