گفت : همان که در پس هر سختی سربلند و مقاوم تر میشود...
گفت : همان که در پس هر سختی سربلند و مقاوم تر میشود...
خندیدم ...
میگه من قوی ام ، شبیه کوه ، شبیه دریا ، شبیه دلتنگی
میتونم یکی و به اندازه ی ارتفاع یه منطقه ی کوهستانی ، از چشمام بندازم ، میتونم یکی شبیه دریا غرق چشمای خودم کنم ، میتونم مث دلتنگی نیمه شبای وسط پاییز و همون موقه ها که ماه پشت ابرای گریون قایم شده ، قلبت و به درد بکشونم
دروغ گفته بود...
روزی که لبه ی بوم وایسادم هوا سرتاسرش ابر بود ، ابرای سیاه که شبیه خودم دلشون از عشق گرفته ، اصن به قول طلیسچی : (( دلگیرم از دست خیلیا ))
باد لباس سفیده رو تو هوا تکون میداد و موهام و پریشون تر میکرد!
دیدمش که از کوچه پشتی با چه حالی خودش و رسوند
با خودم تکرار کردم تصمیم من محکم و قطعیه ، حتی اگه به خاطر من قید همه رو بزنه...
به سرعت برق و باد پله هارو دوتا یکی کرد
دستام و باز کردم
قدم تند کرد سمتم
صدای گرفته م و بلند کردم
+سمتم نیاااااااااا
مات زده سر جاش خشک شد
هع ، نوشدارو دیقه ی نود و چهار تو وقت اضافه ، تو دو قدمی مرگ سهراب ، سهرابی که دلش گیر کرده به صدای آروم کننده ی لیلی بی عشق
+کیانا ، حرف میزنیم ... هر چی تو بگی ، هر چی تو بخوای
خندیدم! از ته ته دل ...
مهم نبود اشکای نیمه شبم؟ الان وقت حرف زدنه لنتیییی؟؟
نهههه نییییست! الان وقت پروازه ، وقت سقوط آزاد ، وقت تموم شدن عشق یه طرفه ی من ...
اشکای حلقه زده ی چشماش سمت جاذبه ی زمین سر خورد ، با دست شبنمای صورت خودم و پس زدم
+رفتن که گریه نداره ، آزادی گریه نداره ، به آرزوی قشنگم رسیدن که گریه نداره
+گریه داره ، حق نداری با قلب من تصمیم بگیری ، حق نداری چشمای دریایی ت و ببری زیر خاک ، حق نداری شعله ی عشقمون و خاکستر کنی
صداش تو وجودم ته نشین میشد ، باز صداش کردم
نگاهش یخی و خیس اشک بود
+تو چه رویاهای شیرینی که در سر داشتی
از میان سینه ام قلب مرا برداشتی
خواب پرواز تو هر شب آسمانم را گرفت
جای انگشتان خود در خواب من پر داشتی
باز برگردان زمان را باز دستم را بگیر
صدام و قط کرد و داد کشید :
+پس چه شد افسانه ی عشقی که باور داشتی ؟؟؟؟
پوزخند زدم ...
+خداحافظ ای داغ بر دل نشسته!
من ، خیلی پرواز و دوست دارم ، اونم سنگ قبر سرد و ...
#کیانا_نوشت
8:25 سی و یکم شهریور 99 (:
من میگم حالم خوبه ، توعم باور کن! ولی من دیوونه با رویای مردنم زندگیم و میسازم ...
+بیچاره قلبم
-چرا؟
+آتیش گرفت، سوخت، خاکستر شد، زخم خورد، شکست، هنوز داره میتپه 💔💔💔💔💔
خندیدم ...
میگه من قوی ام ، شبیه کوه ، شبیه دریا ، شبیه دلتنگی
میتونم یکی و به اندازه ی ارتفاع یه منطقه ی کوهستانی ، از چشمام بندازم ، میتونم یکی شبیه دریا غرق چشمای خودم کنم ، میتونم مث دلتنگی نیمه شبای وسط پاییز و همون موقه ها که ماه پشت ابرای گریون قایم شده ، قلبت و به درد بکشونم
دروغ گفته بود...
روزی که لبه ی بوم وایسادم هوا سرتاسرش ابر بود ، ابرای سیاه که شبیه خودم دلشون از عشق گرفته ، اصن به قول طلیسچی : (( دلگیرم از دست خیلیا ))
باد لباس سفیده رو تو هوا تکون میداد و موهام و پریشون تر میکرد!
دیدمش که از کوچه پشتی با چه حالی خودش و رسوند
با خودم تکرار کردم تصمیم من محکم و قطعیه ، حتی اگه به خاطر من قید همه رو بزنه...
به سرعت برق و باد پله هارو دوتا یکی کرد
دستام و باز کردم
قدم تند کرد سمتم
صدای گرفته م و بلند کردم
+سمتم نیاااااااااا
مات زده سر جاش خشک شد
هع ، نوشدارو دیقه ی نود و چهار تو وقت اضافه ، تو دو قدمی مرگ سهراب ، سهرابی که دلش گیر کرده به صدای آروم کننده ی لیلی بی عشق
+کیانا ، حرف میزنیم ... هر چی تو بگی ، هر چی تو بخوای
خندیدم! از ته ته دل ...
مهم نبود اشکای نیمه شبم؟ الان وقت حرف زدنه لنتیییی؟؟
نهههه نییییست! الان وقت پروازه ، وقت سقوط آزاد ، وقت تموم شدن عشق یه طرفه ی من ...
اشکای حلقه زده ی چشماش سمت جاذبه ی زمین سر خورد ، با دست شبنمای صورت خودم و پس زدم
+رفتن که گریه نداره ، آزادی گریه نداره ، به آرزوی قشنگم رسیدن که گریه نداره
+گریه داره ، حق نداری با قلب من تصمیم بگیری ، حق نداری چشمای دریایی ت و ببری زیر خاک ، حق نداری شعله ی عشقمون و خاکستر کنی
صداش تو وجودم ته نشین میشد ، باز صداش کردم
نگاهش یخی و خیس اشک بود
+تو چه رویاهای شیرینی که در سر داشتی
از میان سینه ام قلب مرا برداشتی
خواب پرواز تو هر شب آسمانم را گرفت
جای انگشتان خود در خواب من پر داشتی
باز برگردان زمان را باز دستم را بگیر
صدام و قط کرد و داد کشید :
+پس چه شد افسانه ی عشقی که باور داشتی ؟؟؟؟
پوزخند زدم ...
+خداحافظ ای داغ بر دل نشسته!
من ، خیلی پرواز و دوست دارم ، اونم سنگ قبر سرد و ...
#کیانا_نوشت
8:25 سی و یکم شهریور 99 (:
من میگم حالم خوبه ، توعم باور کن! ولی من دیوونه با رویای مردنم زندگیم و میسازم ...
+بیچاره قلبم
-چرا؟
+آتیش گرفت، سوخت، خاکستر شد، زخم خورد، شکست، هنوز داره میتپه 💔💔💔💔💔
۱۲.۱k
۳۱ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.