دو پارتی باچیرا مگورو
دو پارتی باچیرا مگورو
يه بیوگرافی کوچولو
اسم:هیکاری
اخلاق:شاد، کرم ریز، میانگرا، تنبل، آروم
همسن باچیرا هستین
ظاهرا عکس بالا👆
اینجا شما دوست صمیمی باچیرا هستین و هنوز بلولاک نرفته 😂❤
ೋ❀❀ೋ═══ ❀ ═══ೋ❀❀ೋ
ویو هیکاری
صبح بیدار شدم برم باچیرا رو بیدار کنم بریم فوتبال بال بازی کنیم و مثل همیشه خواب بود رفتم آب یخ برداشتم روش ریختم که با قیافه کیوت غر میزد..
باچیرا:هیکاری چان چرا بیدارم کردی خوابم میاد..
هیکاری:پس منم میرم با یکی دیگه فوتبال بازی میکنم...
باچیرا انگار که برقش گرفته بلند شد گفت
باچیرا:بریممممم
هیکاری:عجب انرژی داری بریمممممم
بعد هردومون بعد از ۲ ساعت فوتبال خسته شدیم رفتیم پیش مامان باچیرا برای غذا
غذا که خوردیم رفتیم خوابیدیم باچیرا میگفت باید توی بغل من بخوابی منم نمیتونستم در مقابل این قیافه کیوت باچیرا مقاومت کنم داخل بغل باچیرا خوابیدم
*صبح
صبح که بیدار شدم باچیرا محکم بغلم کرد گفت
باچیرا:یکم دیگه بخوابیم بلند میشم
هیکاری:بلند شو خرس تنبل مدرسه داریم امروز امتحان دارمممممممم
با دادم باچیرا بلند شد
کار های مربوطه رو انجام دادیم رفتیم مدرسه
*ویو بعد از مدرسه
کلاس تموم شد دم در مدرسه منتظر باچیرا بودم که...
ادامه رو فردا میزارم.
يه بیوگرافی کوچولو
اسم:هیکاری
اخلاق:شاد، کرم ریز، میانگرا، تنبل، آروم
همسن باچیرا هستین
ظاهرا عکس بالا👆
اینجا شما دوست صمیمی باچیرا هستین و هنوز بلولاک نرفته 😂❤
ೋ❀❀ೋ═══ ❀ ═══ೋ❀❀ೋ
ویو هیکاری
صبح بیدار شدم برم باچیرا رو بیدار کنم بریم فوتبال بال بازی کنیم و مثل همیشه خواب بود رفتم آب یخ برداشتم روش ریختم که با قیافه کیوت غر میزد..
باچیرا:هیکاری چان چرا بیدارم کردی خوابم میاد..
هیکاری:پس منم میرم با یکی دیگه فوتبال بازی میکنم...
باچیرا انگار که برقش گرفته بلند شد گفت
باچیرا:بریممممم
هیکاری:عجب انرژی داری بریمممممم
بعد هردومون بعد از ۲ ساعت فوتبال خسته شدیم رفتیم پیش مامان باچیرا برای غذا
غذا که خوردیم رفتیم خوابیدیم باچیرا میگفت باید توی بغل من بخوابی منم نمیتونستم در مقابل این قیافه کیوت باچیرا مقاومت کنم داخل بغل باچیرا خوابیدم
*صبح
صبح که بیدار شدم باچیرا محکم بغلم کرد گفت
باچیرا:یکم دیگه بخوابیم بلند میشم
هیکاری:بلند شو خرس تنبل مدرسه داریم امروز امتحان دارمممممممم
با دادم باچیرا بلند شد
کار های مربوطه رو انجام دادیم رفتیم مدرسه
*ویو بعد از مدرسه
کلاس تموم شد دم در مدرسه منتظر باچیرا بودم که...
ادامه رو فردا میزارم.
۱.۸k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.