نقشعشقیکهکشیدی دلمن ویران کرد

...
نقش‌عشقی‌که‌کشیدی دل‌من ویران کرد
حس پاییزی این عشق ، مرا حیران کرد

تو فقط نقش دلم را به تنت حک کردی
غزلی‌خوانده‌ای از دل که مرا ویران کرد

شب وروز وتب وتابم همه‌آمیخت به‌هم
هرچه ازعشق توگفتم همه را کتمان کرد

عطر تو روی همین بالش جا مانده‌ی غم
دل‌ پاییزی من‌ سوخت و مرا ویران کرد

بغض‌من‌گوشه‌‌نقاشی‌تو‌مانده‌است هنوز
شوق یک لحظه نگاه تو ، مرا گریان کرد

به سکوت نگران من ، از این خاطر تلخ
یا به آن‌ بوسه شیرین که‌مرا حیران کرد

آن‌چنان سوخت مرا یاد تو در شعر شبم
همچو لیلی که‌سحر با دل بی ایمان کرد

شد شکار تو در این معرکه ازهجر تو باز
نقش‌عشقی‌که‌کشیدی دل‌من ویران کرد
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

دلم دریای طوفانی است و تو آرامش آنیبیا بنشین که تو مهری تو ز...

...چادر به سر کرده‌ای که دل عاشقم را دیوانه‌تر کنیاین شور ما...

...شکسته دلی به راه معشوقه چیست عشقمقصدتویی‌و‌معماست‌عاشقی‌چ...

...دیده بگشا تا ببینی درد این دل‌ داده راقصد بوسیدن کناری...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط