اگر دری میان ما بود

.
اگر دری میان ما بود،
می‌کوفتم؛
درهم می‌کوفتم!
اگر میان ما، دیواری بود،
بالا می‌رفتم، پایین می‌آمدم؛
فرو می‌ریختم!
اگر کوه بود، دریا بود،
پا می‌گذاشتم بر نقشه‌ جهان و
نقشه‌ای دیگر، می‌کشیدم!
اما میان ما، هیچ نیست
هیچ؛
و تنها با هیچ،
هیچ کاری نمی‌شود کرد... شهاب_مقربین ‌
______________________________________

#خاص
دیدگاه ها (۱)

.داستان من و چشمان تو، داستان پسرکیست که هر روز غروب پشت شیش...

اینجا رسم است! دلشان برای کسی که هست، تنگ نمیشود...! باید نب...

زندگی با خنده گر جاری شودنور شادی گر به چشمانت رودمی‌رود غم ...

یک پنجره برای دیدن،یک پنجره برای شنیدن،یک پنجره که دست های ک...

نفرین شیرین. پارت 1

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط