شب را باید زل زد در چشمانش

شب را باید زل زد در چشمانش ،
دستی کشید لای موهایش ، و هرم نفس هایش ..
و آن وقت گفت : شـب بخیر ..

#علی_قاضی_نظام
دیدگاه ها (۴)

صبح است و دلم ،در تپش لحظه‌ی دیدار ...باز این دل من ،گشته به...

آنقدر بي صدا آمدمکه وقتي به خودت آمديهيچ صدايي جز من نبود آن...

با بهاران گویا شما نسبتی دیرینه داری چشمهایت چون بهارپلک ها...

پارت ۱۶۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط