گفت شاعر از چی می نویسی

گفت : شاعر از چی می نویسی؟!
گفتم:از عشق و بارون و تنهایی..
گفت:چی می شه
عاشق می شی، بارونی می شی
بعد تنها می شی؟!
گفتم:روزگاره دیگه ...هم بهار داره،
هم پاییز، هم زمستون..
گفت: فرق داره؟
گفتم: آره
یه موقع با چشم می بینی ،
یه موقع با عقل ،
یه موقع با دلت ...
من با دلم دیدم!
واسه همین هم بهارش قشنگه
هم پاییزش ،
هم زمستونش..
داشت می رفت یه نگاه کرد
گفت: اسم تنهاییتو چی می ذاری؟!
گفتم: "یه حس خوب با عشق و بارون و تنهایی"
.
دیدگاه ها (۷)

.زمستان ، صادقانه ترین حالتِ بودن است .هوا سرد می شود و آدم ...

پارت 3

قبلانم گفتمقاطی کردن ورزش مردو زن , یه Master Plan صهیونیست ...

تکپارتی نامجون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط