پارت

پارت(۵)
همونجاییی که من توش به تهیونگ فروخته شدم البته داداشمم بود دلم میخواست برم خفش کنم ولی خب دیگه خفه کردنشم کمکی بهم نمیکرد چون کار از کار گذشته بود و من الان به طور رسمی برده ی و زن تهیونگم هعی ولی خب چیکار کنم
_ا/ت
+بله
_برو پیش جیمین بهش بگو بیاد
+چشم
رفتم پیش جیمین گفتم بره پیش تهیونگ
÷اوههههه ببین کی اینجاست
+گوه نخور خفه شو برو گمشو فقط پیش تهیونگ(آروم)
ویو جیمین رفتم پیش تهیونگ گفت
_ببین خواهرت الان زنه منه خب ولی من دیگه بهش علاقه ای ندارم میتونی خودت بگیریش
÷چی چرا؟
_خیلی ازش بدم اومده
ویو ا/ت رفته بودم روی یکی از میز ها تنها نشسته بود داشتم ویسکی میخوردم که یکی دستمو کشید و شروع کرد به رقصیدن با من منم همکاری کردم یهو نگاهم خورد به تهیونگو جیمین دوتاشون داشتن با عصبانیت نگاهم میکردن بعد از رفص رفتم نشستم کنار تهیونگ
_میبینم رو پیدا کردی
+آره پیدا کردم میخوای دوباره بزنیم؟؟
_ساکت شو
+نشم چی به فا.ک.م میدی؟میکشیم؟
_گفتم ساکت
+منم گفتم ساکت نمیشم
که یهو پاشد اومد سمتم زد تو صورتم دستمو گرفت کشید برد انداخت توی ماشین خودشم اومد رسیدیم عمارت منو برد تو اتاق خودش
و شروع کرد به ...........
خب اینم از این پارت
شرایط :
لایک:۹
کامنت:۱۰