نمیدونم شاید عاشق شدمببین تو این گیری ویری تو دیگه نهههه

نمیدونم شاید عاشق شدم(ببین تو این گیری ویری تو دیگه نهههه)
جونگ کوک ویو
کلی باهاش حرف زدم ولی ....رفت....
ای بابا نمیشه که اخه طبیعیه ک من اولین بار که عاشق شدم اینجوری باشه؟؟
ا.ت ویو
چرا همه اینجوری باهام میکنن؟؟منم ادمم خو....رفتم پشت مدرسه و نشستم دیگه اخر زنگ بود همه داشت میرفن خونه ک من از گریه خابم برد..‌
جونگ کوک ویو
انقد منتظر ا.ت میمونم تا بیاد...باید برم دنبالش احتمالا یجایی رفته پیداش نباشه
ی عه چرا خوابش برده
تهیونگم رفته پس خداروشکر میتنم برش دارم ولی نمیدونم خونش کجاس میبرم خونه خودم بغلش کردم و بردمش خونم
ی اتاق اضافی داریم واسه مهمونا خاستم تو اتاق خودم بزارمش گفتم شاید نخاد و گذاشتم رو تخت اون اتاق(#منحرف_نباشیم)
ا.ت ویو
بیدار شدم...یاااااا من کجام
پاشدم رفتم دستی ب صورتم کشیدمو بعدش از اتاق رفتم بیرون ....
×:عه بیدار شدی؟؟
+:اوهوم من اینجا چیکار میکنم؟؟
×:بعد از مدرسه منتظرت شدم نیمدی..واسع همین اومدم پیدات کنم و کردم بعدش چون نمیدونستم خونت کجاس اوردمت خونه خودم...
+:میتونستی بیدارم کنی!
×:خیلی قشنگ خوابیده بودب دلم نیمد
اینو ک گفت قلبم اکلیلی شود...ولی بهر حال کیفمو برداشتمو رفتم بیرون بعد جونگ کوک دستم گرفت....
دیدگاه ها (۰)

دستمو گرفت و گفت بیا رو مبل بشین+:باشه×:ا.ت لطفا این کارو نک...

چی بگم...خیلی خشحالم

کپشن این برای پسرا#این‌برای‌پسرا#حتما_بخونید‌ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐ...

شوگا ویوا.تو گریون دیدم رفت رفتم پیشششوگا:چی شده؟+:ته و جونگ...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

ویو ا/تبا آلارم کوفتی از خواب بیدار شدم رفتمwsکار های لازم ر...

پارت ۶۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط