موقع مرگ
#موقع_مرگ
پارتـ3🚬🍷
#تهیونگ
پدرم انگار از اومدم اون دختر خوشحال بود لبخند کمرنگی زد نگاه دختر کردم خیلی زیبا بود اما بوی عطر تلخ و سیگار و مشروبش قاطی شده بود استایل دارک و مشکیش همچیش خفن بود
موهای مادر ناتنیم رو کشید آخ چقدر دلم خنک شد اما نمیدونستم بخاطر چی اینجوری کرد که یهو....
#ا.ت
رفتم موی اون زن هر*زه رو گرفتم و کشیدم
#مادر.ناتنی.تهیونگ
آخخخ چته وحشییی اوپااا تو یه چیزی بگو(به پدر تهیونگ میگه اوپا)
#پدر.تهیونگ
هیی دختر تو چرا اینجوری میکنی؟
#ا.ت
ببخشید اجازه ندارم زنی که دور دوست پسرم هرزگی کرده رو بزنم؟
#مادر.ناتنی.تهیونگ
اوپا این دختر داره تهمت میزنه حتی مدرک هم نداره برای اثبات حرفش
#پدر.تهیونگ
مگه مدرکی داریکه اینجوری میگی
#تهیونگ
نمیدونم چرا خیره ی این دختر شدم داشتم نگاهش میکردم و به حرفش گوش میدادم که پدرم ازش مدرک خواست که یهو منو صدا زد
#ا.ت
هوی پسر جون بیا اینجا
#تهیونگ
م.. من؟*تعجب زیاد*
#ا.ت
نه عمم
د چرا نشستی دیگه زود بیا
#تهیونگ
نگاهی به پدرم کردم که علامت مثبت نشون داد و پاشدم و رفتم سمت دختر
#ا.ت
این عکسو نشون پدرت بده
#تهیونگ
کنجکاو بودم بدونم اون عکس چیه قبل اینکه نشون پدرم بدم اول خودم دیدمش
اون زنیکه ی دیوونه با دوست پسر این دختر و یه مرد دیگه رابـ*طه داشته بود نشون پدرم دادم
#پدر.تهیونگ
بعد اون عکس لبخند رضایت باری به ا. ت زدم و دست زنه رو گرفتم و انداختمش بیرون
الان استایل آ.ت رو میزارم
پارتـ3🚬🍷
#تهیونگ
پدرم انگار از اومدم اون دختر خوشحال بود لبخند کمرنگی زد نگاه دختر کردم خیلی زیبا بود اما بوی عطر تلخ و سیگار و مشروبش قاطی شده بود استایل دارک و مشکیش همچیش خفن بود
موهای مادر ناتنیم رو کشید آخ چقدر دلم خنک شد اما نمیدونستم بخاطر چی اینجوری کرد که یهو....
#ا.ت
رفتم موی اون زن هر*زه رو گرفتم و کشیدم
#مادر.ناتنی.تهیونگ
آخخخ چته وحشییی اوپااا تو یه چیزی بگو(به پدر تهیونگ میگه اوپا)
#پدر.تهیونگ
هیی دختر تو چرا اینجوری میکنی؟
#ا.ت
ببخشید اجازه ندارم زنی که دور دوست پسرم هرزگی کرده رو بزنم؟
#مادر.ناتنی.تهیونگ
اوپا این دختر داره تهمت میزنه حتی مدرک هم نداره برای اثبات حرفش
#پدر.تهیونگ
مگه مدرکی داریکه اینجوری میگی
#تهیونگ
نمیدونم چرا خیره ی این دختر شدم داشتم نگاهش میکردم و به حرفش گوش میدادم که پدرم ازش مدرک خواست که یهو منو صدا زد
#ا.ت
هوی پسر جون بیا اینجا
#تهیونگ
م.. من؟*تعجب زیاد*
#ا.ت
نه عمم
د چرا نشستی دیگه زود بیا
#تهیونگ
نگاهی به پدرم کردم که علامت مثبت نشون داد و پاشدم و رفتم سمت دختر
#ا.ت
این عکسو نشون پدرت بده
#تهیونگ
کنجکاو بودم بدونم اون عکس چیه قبل اینکه نشون پدرم بدم اول خودم دیدمش
اون زنیکه ی دیوونه با دوست پسر این دختر و یه مرد دیگه رابـ*طه داشته بود نشون پدرم دادم
#پدر.تهیونگ
بعد اون عکس لبخند رضایت باری به ا. ت زدم و دست زنه رو گرفتم و انداختمش بیرون
الان استایل آ.ت رو میزارم
۴.۸k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.