اسمم را که در گوشی اش « عزیزم» ذخیره کرده بود
اسمم را که در گوشی اش « عزیزم» ذخیره کرده بود
تغییر داد به «کنج دلی»
غرلندکنان گفتم
قبلنا عزیزت بود حالا جام اون ته مه های دلته؟
خندید و گفت
اخه عزیزم مال خیلیا بود، فقط تو عزیزم نبودی
کنج دلی برات بهتره
چشانم گرد شده بود، اخم هایم تو هم رفت و گفتم
میشه بیشتر توضیح بدی؟ نمیفهمم
امد کنارم نشست و دستش را دور گردنم انداخت و گفت
عزیزم ینی مامانم، خواهرم، برادرم، بابام
ولی تو داستانت حالا دیگ برام متفاوته
با خودم قرار گذاشتم تا از کسی مطمئن نشدم کنج دلمو دستش ندم
اما دیگ مطمئن شدم تو جات کنج دلمه
همون جای بکر و دست نخورده ای ک قراره فقط مال تو باشه
انحصاری، مادام العمر
کسی که کنج دلمه، مرحله عزیز بودنو گذرونده
خب؟ دوست داری کنج دلم بمونی؟
حسابی ذوقم ورم داشت
مشتاق نگاهش کردم و با اشتیاق گفتم
معلومه که از کنج دلت تکون نمیخورم..
#سیما_امیرخانی
تغییر داد به «کنج دلی»
غرلندکنان گفتم
قبلنا عزیزت بود حالا جام اون ته مه های دلته؟
خندید و گفت
اخه عزیزم مال خیلیا بود، فقط تو عزیزم نبودی
کنج دلی برات بهتره
چشانم گرد شده بود، اخم هایم تو هم رفت و گفتم
میشه بیشتر توضیح بدی؟ نمیفهمم
امد کنارم نشست و دستش را دور گردنم انداخت و گفت
عزیزم ینی مامانم، خواهرم، برادرم، بابام
ولی تو داستانت حالا دیگ برام متفاوته
با خودم قرار گذاشتم تا از کسی مطمئن نشدم کنج دلمو دستش ندم
اما دیگ مطمئن شدم تو جات کنج دلمه
همون جای بکر و دست نخورده ای ک قراره فقط مال تو باشه
انحصاری، مادام العمر
کسی که کنج دلمه، مرحله عزیز بودنو گذرونده
خب؟ دوست داری کنج دلم بمونی؟
حسابی ذوقم ورم داشت
مشتاق نگاهش کردم و با اشتیاق گفتم
معلومه که از کنج دلت تکون نمیخورم..
#سیما_امیرخانی
۲.۲k
۰۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.