کپشن
#کپشن
" نشسته روبروم
زانوهاشو بغل کرده
به چشمام خیره شده ، چاییش سرد شده
چشماش پر بغضه اما به رو خودش نمیاره
گفتم میخوای حرف بزنی؟
انگار متوجه حرفم نشده ، مثل خودش بهش خیره شدم
+ خستم
تعجب میکنم
از اینکه داره حرف میزنه
+ خستم ، حس میکنم عمیقا خستم
نمیکشم، انگار یه چیزی تو وجودم از ته دل داره اذیت میشه
انگار که یه چیزی تو زندگیم سر جاش نیست و من نمیتونم بفهمم اون چیه
بغض تو چشماشو حس میکنم
لرزش دستاش که سعی میکنه با بغل کردن زانوهاش پنهونش کنه رو حس میکنم
+ از دلشوره هام
از این تنهایی تو وجودم
از اینکه نمیفهمم چمه و میخوام فرار کنم
از تلاش کردن
از همه چی خستم
دلم میخواد یه روز تو سرمای زمستون همون اتاقی ک هستم زیر پتو
و همونجا تو سکوت
با صدای بارون بمیرم....(:
#کپی_ممنوع🌻
https://wisgoon.com/0_angel_0 🌱
" نشسته روبروم
زانوهاشو بغل کرده
به چشمام خیره شده ، چاییش سرد شده
چشماش پر بغضه اما به رو خودش نمیاره
گفتم میخوای حرف بزنی؟
انگار متوجه حرفم نشده ، مثل خودش بهش خیره شدم
+ خستم
تعجب میکنم
از اینکه داره حرف میزنه
+ خستم ، حس میکنم عمیقا خستم
نمیکشم، انگار یه چیزی تو وجودم از ته دل داره اذیت میشه
انگار که یه چیزی تو زندگیم سر جاش نیست و من نمیتونم بفهمم اون چیه
بغض تو چشماشو حس میکنم
لرزش دستاش که سعی میکنه با بغل کردن زانوهاش پنهونش کنه رو حس میکنم
+ از دلشوره هام
از این تنهایی تو وجودم
از اینکه نمیفهمم چمه و میخوام فرار کنم
از تلاش کردن
از همه چی خستم
دلم میخواد یه روز تو سرمای زمستون همون اتاقی ک هستم زیر پتو
و همونجا تو سکوت
با صدای بارون بمیرم....(:
#کپی_ممنوع🌻
https://wisgoon.com/0_angel_0 🌱
۱۵.۹k
۰۳ آذر ۱۴۰۲