شعروغزل بی تو بودن را تمام شهر با من گریه کر

─═हई╬ شعروغزل ╬ईह═─ بی تو بودن را تمام شهر با من گریه کرد
دوست با من هم صدا نالید دشمن گریه کرد

جای جای بی تو بودن را در آن تنگ غروب
آسمانی ابر با بغضی سترون گریه کرد

با هزاران آرزو یک مرد مردی پر غرور
مثل یک آلاله در فصل شکفتن گریه کرد

این خبر وقتی که در دنیای گل ها پخش شد
نسترن در گوشه ای افسرد لادن گریه کرد

گریه یعنی انفجار بغض یعنی درد عشق
بارها این درد را در چاه بیژن گریه کرد

یک زمان حتی تو هم در مرگ من خواهی گریست
مثل سهرابی که در سوگش تهمتن گریه کرد ─═हई╬ شعروغزل ╬ईह═─
دیدگاه ها (۱)

🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃 🍃 🌸 🍃 🌸 لاله رخا، سمن برا، سرو روان، کیست...

به شراب ِ ارغوانی مشکن خمار ما رابه نسیم مهربانی بنشان غبار ...

💐 🍃 💐 🍃 💐 🍃 💐 🍃 💐 بلدم شـعر ببافم ، بلـدی ناز کـنیبلدم گیس ب...

رفتنت🌲 🌲 حفره‌ ای در من ایجاد خواهد کردکه تابستان و زمستاناز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط