عشق و نفرت

"عشق و نفرت"
part:²¹
+دیگه دیره
_چرا
+مگه نمی‌بینی...دیگه ازدواج کردم عاشق شدنت به درد خودت می‌خوره
_الان ینی تو..منو رد کردی؟
+بله
_ولی تو که منو دوست داشتی
+داشتم
_ینی الان نداری
+نه


داشت نزدیکم می‌شد


+نزدیک تر نیا
_چرا
+دوس ندارم نزدیکم شی
_ا.ت باور کن خیلی تغییر کردی
+آره مشکلیه؟
_اوهوم
+نظرت برام مهم نیس باید باهاش کنار بیای


نگاهمو ازش گرفتم و به پایین نگا کردم که دستشو گذاشت رو چونمو صورتمو گرف سمت خودش


_میدونم هنوزم دوسم داری
+نه
_دختری که از بچگی همش دنبال بهونه بود تا بهم نزدیک شه...اون همه بهم عشق می‌ورزید...مهربون ترین قلب رو داشت چطور یه دفعه تبدیل به یه سنگ شد
+شاید چون تقصیر خودته
_من؟
+اوهوم
_چرا
+نمی‌دونستم میتونی این‌قدر عوضی باشی
_چی
+تو خودت دوست دختر داری تازه باردارم هست بعدش اومدی با من لاس می‌زنی؟با آدمی که ازدواج کرده؟


خنده ای کرد


_واقعا خیلی زود باوری
+چی
_ینی باور کردی که من دوست دختر دارم
+مگه نداری
_نه
+ینی
_درسته...همش دروغ بود
+چرا بهم دروغ گفتی
_میخواستم ببینم هنوزم دوسم داری یا نه
+چه ربطی داشت
_واکنشاتت نشون می‌دادن که هنوزم دوسم داری
+چی
_از وقتی ازدواج کردی فکر می‌کردم می‌خواستی گولم بزنی (چون ا.ت به جین حسشو گفته بود و بعد از یه مدت با تهیون ازدواج کرده بود جین همچین فکری کرده بود) و تهیون رو دوست داشتی ولی وقتی حرف دوست دختر رو زدم از حسادتت و رفتارت خیلی واضح میشد فهمید که همش از روی عشقه
+جین..
_بله
+متأسفم ولی...ما هیچ جوره نمی‌تونیم باهم باشیم
_چرا
+چون تهیون گفته اجازه ندارم بهت نزدیک بشم
_میتونم یه قولی ازت بگیرم؟
+بگو
_قول میدی که تا آخرش بهم اعتماد کنی و همراهم باشی؟
+خ.خب ن.نمیدونم
_فقط بگو آره یا نه
+آره
_خوبه
+چرا
_بعدا میفهمی
ادامه دارد...
شرطا نرسید ولی من پارت گذاشتم می‌بینید چه ادمین خوبیم؟:]
برا پارت بعدی ۱۶۵ فالوور و ۲۰ لایک
خب نظرتون چیه؟الان هیجان دار شد یا نه؟/:
ام... بچه‌ها راستش...حمایتا کم شده لطفا بیشتر حمایت کنین کومائو:>
#فیک_بی_تی_اس #فیک #بی_تی_اس #اسمات #وانشات #سناریو #جین
دیدگاه ها (۱۵)

"عشق و نفرت"part:²²@پس هر شب این موقع میومدین دیدن هم نه؟(جد...

تو کامنتا بگین کدوما واستون دراومد

"عشق و نفرت"part:²⁰[شب]رفتم یه حموم ۲۰ دقیقه ای و حاضر شدم [...

"عشق و نفرت"part:¹⁹[جین ویو]از وقتی هیونگم با ا.ت ازدواج کرد...

black flower(p,286)

هنوز تو یه آب بودیم که من محکم به دیوار لبه ی استخر خوردم از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط