من جا مانده ای تنها

من جا مانده ای تنها
از کوچ زمستانی تو
*ایستاده بر آستانه ی فصلی سرد*

دستانم را به زیر بغل میگیرم
و از پشت پنجره ی مه گرفته
به دور دست خیره میشوم
و تمام راه آمده با تو را مرور میکنم

مگر عاشقی برای ما
مسیری بدون بازگشت نبود؟!
پس کدام جاده،کدام حادثه،کدام نگاه
تو را از من گرفت
بر روی پنجره ی مه گرفته
با دستانی بی حس
یک "پنج وارونه" میکشم
موسیقی باران
با چشمان من هم آوا می شوند
من می بارم
باران می بارد

من پاک میکنم عشق تو از دل
باران پاک میکند نقش تو
از تمام مسیر جاده ها

راستی "پنج وارونه" ای که
روی شیشه ی مه گرفته
کشیده ام
ته مانده ی تمام
خاطرات و احساسم به تو بود
که باران با خود برد

دستان خود را هااا میکنم
بر هم می سایم و دوباره خود را
در آغوش می گیرم
و از پشت پنجره ی باران خورده
به دوردست خیره می شوم
در انتظار رنگین کمانی که می گویند
بعد از بارانی سخت در راه است

این منم
جا مانده ای تنها
از کوچ زمستانی تو
در *آستانه ی فصلی سرد*

#مسلم_مک_وندی 📝
مسلم مک وندی
Moslem Makvandi

#فصل_سرد 📃

برداشت آزادی از "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد"
#فروغ_فرخ_زاد

#عاشقانه
#عشق
#موسیقی
#جاده_یک_طرفه
#کوچ_تو
دیدگاه ها (۱)

تولد برای من به وقت دیدن تو شکل گرفت .لحظه ای که دستانت را م...

درست است که بعضی از تکرارها و روزمرگی های زندگی بسیار خسته ک...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط