شکلات تخته ای
شکلات تخته ای
پارت ۲
با ذوق پریدم بغلش و پاهام و دورش حلقه کردم
که لبخندی زد و متقابلا بغلم کرد
کوک: به به ابجب کوچیکه خوبی؟
ا.ت: داداشیی این گوریل ها کین؟
کوک: داداش به قربونت این پسره تهیونگ دوستمه اونم دستیارشه
اهانی زمزمه کردم از بغل داداشم بیرون اومدم
ا.ت: اوه مستر ببخشید خوشبختم
و با آخرین حرفم ابروم و انداختم بالا
که دستش و توی دستم قرار داد
با حرفی که زد نتونستم تحمل کنم و زدم زیر خنده
تهیونگ: کوک این خواهرت زده حساب من و اشتباهی خالی کرده
کوک تک خنده ای کرد و منو توی بغلش گرف
کوک. خب الان چیکار کنه جبران بشه؟
تهیونگ: باید بیاد توی باندم
ا.ت : نمیخواممممممم
تهیونگ: جوجه دست رو بد کسی گزاشتی این دفعه
ا.ت: هه من باید پول بقیه رو بگیرم تا زندگی کنم دیگه مستررررر کیم
و به سمت اتاقم حرکت کردم که با حرفش چی بلندی گفتم
پارت بعد
۱۰ لایک
۵ کامنت
پارت ۲
با ذوق پریدم بغلش و پاهام و دورش حلقه کردم
که لبخندی زد و متقابلا بغلم کرد
کوک: به به ابجب کوچیکه خوبی؟
ا.ت: داداشیی این گوریل ها کین؟
کوک: داداش به قربونت این پسره تهیونگ دوستمه اونم دستیارشه
اهانی زمزمه کردم از بغل داداشم بیرون اومدم
ا.ت: اوه مستر ببخشید خوشبختم
و با آخرین حرفم ابروم و انداختم بالا
که دستش و توی دستم قرار داد
با حرفی که زد نتونستم تحمل کنم و زدم زیر خنده
تهیونگ: کوک این خواهرت زده حساب من و اشتباهی خالی کرده
کوک تک خنده ای کرد و منو توی بغلش گرف
کوک. خب الان چیکار کنه جبران بشه؟
تهیونگ: باید بیاد توی باندم
ا.ت : نمیخواممممممم
تهیونگ: جوجه دست رو بد کسی گزاشتی این دفعه
ا.ت: هه من باید پول بقیه رو بگیرم تا زندگی کنم دیگه مستررررر کیم
و به سمت اتاقم حرکت کردم که با حرفش چی بلندی گفتم
پارت بعد
۱۰ لایک
۵ کامنت
۸.۹k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.